کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اخ الزوجة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
اخ الموت
لغتنامه دهخدا
اخ الموت . [ اَ خُل ْ م َ ] (ع اِ مرکب )اشاره بحدیث نبوی «النوم اخ الموت » است : نوم ما چون شد اخ الموت ای فلان زین برادر آن برادر را بدان .مولوی .
-
اخ چولو
لغتنامه دهخدا
اخ چولو. [ اُ ] (اِخ )یکی از طوایف ایل قشقائی ایران که مرکب از 100 خانوار است و در کاکان لشنی و خفر و آباده مسکن دارند.
-
آخْ جُو
لهجه و گویش گنابادی
akhjow در گویش گنابادی یعنی خوش به حالم ، خوشا به حالم ، این واژه را در گناباد هنگام خوشحال شدن و شادی به کار میبرند.
-
آخ جون!
لهجه و گویش تهرانی
اظهار خوشی و لذت
-
آخ نگفتن
لهجه و گویش تهرانی
تغییر نکردن،آسیبی ندیدن
-
اِخ کردن
لهجه و گویش تهرانی
پرداخت کردن(زورکی)، پس دادن .اِخ کن بیاد: بده
-
آخ و اوخ
فرهنگ فارسی معین
(خُ) (اِمر.) کلمه ای است حاکی از نالة بیمار و مانند آن .
-
اخ و تخ کردن
فرهنگ فارسی معین
(اَ خُ تَ خ . کَ دَ) (مص ل .) (عا.) عدم رضایت نشان دادن ، اکراه نمودن .
-
آخ و اوخ
لغتنامه دهخدا
آخ و اوخ . [ خ ُ ] (اِ صوت مرکب ، از اتباع ) حکایت صوت ناله ٔ بیمار و مانند آن .
-
اخ و پف کردن
لغتنامه دهخدا
اخ و پف کردن . [ اَ خ ُ پ ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) نکوهیدن بسیار. عیب کردن . کراهت نمودن . مکرّر اظهار کراهت از چیزی کردن . اظهار نفرت کردن .
-
اخ من الاب
دیکشنری عربی به فارسی
نابرادري
-
آخ و واخ
لهجه و گویش تهرانی
اظهار درد
-
اِخ کن بیاد
لهجه و گویش تهرانی
خطاب برای گرفتن به زور
-
اَخ و پیف
لهجه و گویش تهرانی
اظهار ناراحتی شدید
-
اَخ و تُف
لهجه و گویش تهرانی
آبدهان،اظهار ناراحتی شدید