کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اخگرستان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اخگرستان
/'axgarestān/
معنی
جای اخگر؛ جای افروختن آتش؛ کانون؛ آتشدان؛ جای سوختن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اخگرستان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] 'axgarestān جای اخگر؛ جای افروختن آتش؛ کانون؛ آتشدان؛ جای سوختن.
-
اخگرستان
لغتنامه دهخدا
اخگرستان . [ اَ گ َ رِ ] (اِ مرکب ) جای اخگر. محل سوختن . کانون . آتشدان . منقل : می تواند شعله ٔ آهم پر پروانه شدکو سمندر تابگویم اخگرستانم توئی .ظهوری .