کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اخناس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اخناس
لغتنامه دهخدا
اخناس . [ اِ ] (ع مص ) واپس شدن . واپس استادن . || سپس کردن . (منتهی الارب ). واپس بردن . (تاج المصادر بیهقی ). واپس داشتن . || پس چیزی پنهان کردن .
-
واژههای همآوا
-
اخناث
لغتنامه دهخدا
اخناث . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ خِنث : اخناث ثوب ؛ مطاوی آن . || اخناث دلو؛ مخارج آب از دلو.
-
جستوجو در متن
-
مخنس
لغتنامه دهخدا
مخنس . [ م ُ ن ِ ] (ع ص ) سپس کننده کسی را.(آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). سپس کرده و عقب مانده . (ناظم الاطباء). و رجوع به اخناس شود.
-
واپس بردن
لغتنامه دهخدا
واپس بردن . [ پ َ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) بازپس بردن . || اعاده دادن . عقب بردن . از عقب بردن . (ناظم الاطباء). اخناس . (تاج المصادر بیهقی ). ارجاه . (زوزنی ) : چو سیب رخ نهم بر دست شاهان سبد واپس برد سیب سپاهان . نظامی .گر او میبرد سوی آتش سجودتو واپس چ...