کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اخلاقیات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ethics
اخلاقیات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] شاخهای از فلسفه که به مطالعۀ محتوای دیدگاههای اخلاقی و طبیعت آنها میپردازد
-
واژههای مشابه
-
feminist ethics
اخلاقیات فمینیستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] تلاشی برای بازنگری یا صورتبندی دوباره یا بازاندیشی در آن بخش از اخلاقیات سنتی که تجربۀ اخلاقی زنان را کمارج میدارند
-
جستوجو در متن
-
ethicizes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اخلاقیات
-
ethicals
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اخلاقیات
-
moralises
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اخلاقیات
-
moralisms
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اخلاقیات
-
evocativeness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اخلاقیات
-
moralise
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اخلاقیات
-
moralisation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اخلاقیات
-
ethicalities
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اخلاقیات
-
معنویات
واژگان مترادف و متضاد
اخلاقیات، روحیات ≠ مادیات
-
moralizes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اخلاقیات، اخلاقی کردن، نتیجه اخلاقی گرفتن از
-
police power
توان رفاهگستری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] قدرت یک دولت یا حکومت در ارتقای ایمنی و بهداشت و اخلاقیات و رفاه عمومی شهروندان