کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اخطار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
warning lights
چراغهای اخطار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] چراغهای کوچک غالباً قرمزی در اتاقک خلبان که نشاندهندۀ وضعیت غیرعادی سامانههای هواگَردند
-
stall warning system
سامانۀ اخطار واماندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] سامانهای که احتمال بروز واماندگی را به خلبان هشدار میدهد
-
airborne early warning system
سامانۀ پیشاخطار هوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مجموعۀ تجهیزات الکترونیکی نصبشده در هواگَرد جنگ الکترونیکی برای کشف و شناسایی یگانهای هوایی و سطحی دشمن و ارسال پیام به یگانهای خودی
-
اخطار کردن به
دیکشنری فارسی به عربی
حذر
-
airborne early warning and control
پیشاخطار و نظارت هوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] کشف واحدهای هوایی و زمینی و دریایی دشمن با رادار یا تجهیزاتی که در هواگَرد مستقر است و هشدار دادن به واحدهای خودی
-
جستوجو در متن
-
caveat emptor
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اخطار اخطار
-
prenotification
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اخطار دادن
-
aulete
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اخطار
-
aurified
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اخطار
-
acutate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اخطار
-
abrenunciation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اخطار
-
اگاه سازی
دیکشنری فارسی به عربی
اخطار
-
اخطاریه
واژگان مترادف و متضاد
اخطار، اخطارنامه
-
retroconsciousness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اخطار اخلاقی
-
previse
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جلوگیری کنید، پیش بینی کردن، اخطار کردن