کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اخطاریه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اخطاریه
/'extāriy[y]e/
معنی
ورقهای که بهوسیلۀ آن مطلبی را از راه قانونی به کسی یادآوری میکنند؛ یادبرگ.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
اخطار، اخطارنامه
برابر فارسی
یادبرگ
دیکشنری
caveat, notice, notification
-
جستوجوی دقیق
-
اخطاریه
واژگان مترادف و متضاد
اخطار، اخطارنامه
-
اخطاریه
فرهنگ واژههای سره
یادبرگ
-
اخطاریه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (حقوق) 'extāriy[y]e ورقهای که بهوسیلۀ آن مطلبی را از راه قانونی به کسی یادآوری میکنند؛ یادبرگ.
-
اخطاریه
فرهنگ فارسی معین
(اِ رِ یِّ) [ ع . ] (اِمر.) نامه ای که از طرف دادگاه برای شخص یا اشخاصی فرستاده می شود، و در آن مطلب مورد نظر را برای شخص یادآور می شوند.
-
جستوجو در متن
-
اخطار
واژگان مترادف و متضاد
۱. آگهی، اخطاریه، هشدار، ۲. ابلاغ، یادآوری
-
pursuivant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نگهبان، مامور ابلاغ یا اخطاریه، مامور، پیشخدمت
-
پیش آگهی
فرهنگ فارسی معین
(گَ) (اِمر.) آگهی ای که پیش از زمان پرداخت سند، برای وام دار فرستاده می شود، اخطاریه .
-
پیش آگهی
لغتنامه دهخدا
پیش آگهی . [ گ َ ] (اِ مرکب ) در اصطلاح بانکداری ، اطلاعیه ٔ مختصری که پیش از سررسید پرداخت بدهی مندرج در سندی از طرف طلبکاری یا بانکی برای بدهکار فرستاده شود. || (اصطلاح مالیه ) نامه ای متضمن ارقام درآمد و میزان مالیات یکساله ٔ هر فرد مشمول مالیات ک...