کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اخصام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اخصام
لغتنامه دهخدا
اخصام . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ خُصم ، بمعنی گوشه ٔ اندرونی دنباله ٔ مشک که در مقابل دهانه باشدو جانب و ناحیه و گوشه یعنی دسته . || اخصام العین ؛ آنچه بر آن استوار است کرانه های پلک چشم .
-
جستوجو در متن
-
خصم
لغتنامه دهخدا
خصم . [ خ ُ ] (ع اِ) جانب . ناحیه . گوشه . یقال : وقع المتاع فی خصم الوعاء؛ ای فی زاویة الوعاء. (از منتهی الارب ). || گوشه ٔ درونی دنباله ٔ مشک که در مقابل دنه آن باشد. ج ، اَخصام ، خُصوم .