کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اخری المنون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اخری المنون
لغتنامه دهخدا
اخری المنون . [ اُ رَل ْ م َ ] (ع ق مرکب ) لاافعله أخری المنون ؛ تا بمیرم این کار نخواهم کردن .
-
واژههای مشابه
-
آخری
واژگان مترادف و متضاد
۱. اخیر ۲. آخرین، انتهایی، واپسین ≠ اولی
-
آخری
فرهنگ واژههای سره
پسین، دیگر
-
آخری
لغتنامه دهخدا
آخری . [ خ ِ ] (ص نسبی ) در محاوره ٔ عامه بجای آخرین به معنی پسین .
-
تارةً اخری
لغتنامه دهخدا
تارةً اخری . [ رَ تَن ْ اُ را ] (ع ق مرکب ) یک بار دیگر. بار دیگر: منها خلقناکم و فیهانعیدکم و منها نخرجکم تارةً اُخری . (قرآن 55/20).
-
اخری اللیالی
لغتنامه دهخدا
اخری اللیالی . [ اُ رَل ْ ل َ یا ] (ع ق مرکب )لاافعله اخری اللیالی ؛ هیچگاه این کار نخواهم کردن .
-
تارةً بعد اخری
لغتنامه دهخدا
تارةً بعد اخری . [ رَ تَم ْ ب َ دَ اُ را ] (ع ق مرکب ) کراراً. مکرر. چندین بار. چندین نوبت . پیاپی .