کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اخرنطام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اخرنطام
لغتنامه دهخدا
اخرنطام . [ اِ رِ ] (ع مص ) خشم گرفتن . (زوزنی ). غضبناک شدن . || روی تُرُش کردن . || گردن کشی کردن . (زوزنی ). تکبر نمودن . (منتهی الارب ). || بلند کردن بینی را. (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
خشمگین شدن
لغتنامه دهخدا
خشمگین شدن . [ خ َ / خ ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) عصبانی شدن . برتافته شدن . از جا دررفتن . اِخرِنطام ، تَذَمﱡر؛ بخشم آمدن . بهم برآمدن . امتحاک . (یادداشت بخط مؤلف ) : ملک را کمان کجی راست شدز سودا بر او خشمگین خواست شد.سعدی (بوستان ).