کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اختفای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اختفای
واژهنامه آزاد
حضور نداشتن-پنهان بودن-دور از دسترس بودن
-
واژههای مشابه
-
grazing occultation
اختفای خراشان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] حالتی از اختفا که در آن ستاره بر لبۀ قرص ماه مماس میشود
-
جستوجو در متن
-
خَنَّاسِ
فرهنگ واژگان قرآن
آن چیز یا کسی که مرتب آشکار و پنهان می شود ( صيغه مبالغه از مصدر خنوس است که به معناي اختفاي بعد از ظهور است )
-
خُنَّسِ
فرهنگ واژگان قرآن
آن چیز یا کسی که آشکار و پنهان می شود ( جمع خانس از مصدر خنوس است که به معناي اختفاي بعد از ظهور است )
-
اضطباء
لغتنامه دهخدا
اضطباء. [ اِ طِ ] (ع مص ) اختفاء.و گفتار ابوحزام عکلی بر این معنی تفسیر شده است :تزأل مضطبی ٔ آرم اذا ائتبه الاد لاتفطؤه .برحسب روایت آنانکه کلمه را با باء آورده اند. (از تاج العروس ). پنهان شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). اضطباءاز چیزی یا کسی...
-
کاتاکمب
لغتنامه دهخدا
کاتاکمب . [ ک ُ ] (اِخ ) نام قبرستان های زیرزمینی که عیسویان تا دوره ٔ کنستانتین مورد استفاده قرار میدادند. کاتاکمب های رُم که شامل راهروها و اطاقها و دهلیزها هستند مشهورند و معروفترین آنها عبارتند از کاتاکمبهای «کالیست »، «سنت انیه »، «اوسترانیم »، ...
-
زیجات
لغتنامه دهخدا
زیجات . (ع اِ) ج ِ زیج . (ناظم الاطباء) (از ذیل اقرب الموارد). به کتابهای اطلاق شود که در آنها حرکت ستارگان محاسبه میشود و تقویم ها یعنی حساب ستارگان را سال بسال از آنها استخراج کنند... و در تاج ج ِ زیج ، زیَجَة. (از ذیل اقرب الموارد).- زیجات و تقاوی...
-
غار یمگان
لغتنامه دهخدا
غار یمگان . [ رِ ی ُ ] (اِخ ) در مقدمه ٔ دیوان ناصرخسرو در شرح حال وی آمده است : ناصرخسرو همه جا خود را میان کوهها در دره و غار و زندان سنگی و حصار و کوهسار پر از سنگ و خار یمگان که «زندان سلیمان » و زمین تنگ و خشک و دره و جبال و تلال پر از خار و غار...
-
اسماعیل
لغتنامه دهخدا
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) صفوی (اول ) (جلوس 907 هَ . ق . - وفات 930). شاه اسماعیل بن شیخ حیدربن شیخ جنیدبن شیخ ابراهیم بن خواجه علی بن شیخ صدرالدین موسی بن شیخ صفی الدین . معروف به شاه اسماعیل اول . مؤسس و نخستین پادشاه دولت صفویه . شیخ صفی الدین جد ا...