کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اختطاف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اختطاف
/'extetāf/
معنی
بهسرعت قاپیدن؛ ربودن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اختطاف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'extetāf بهسرعت قاپیدن؛ ربودن.
-
اختطاف
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] (مص م .) 1 - ربودن همچون برق . 2 - خیره کردن چشم .
-
اختطاف
لغتنامه دهخدا
اختطاف . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) خَطف . ربودن . (منتهی الارب ). ربودن همچو برق . (غیاث اللغات ). || اختطاف حمی کسی را؛ دور شدن تب از او. || استراق سمعکردن شیطان . || اِمتلاس . خیره کردن چشم .
-
اختطاف
دیکشنری عربی به فارسی
عمل ربودن (زن و بچه و غيره) , ربايش , دورشدگي , دوري از مرکز بدن , قياسي , قياس , دزدي هواپيما وساير وساءط نقليه ومسافران ان
-
جستوجو در متن
-
عمل ربودن (زن و بچه و غیره)
دیکشنری فارسی به عربی
اختطاف
-
دورشدگی
دیکشنری فارسی به عربی
اختطاف
-
دوری از مرکز بدن
دیکشنری فارسی به عربی
اختطاف
-
دزدی هواپیما وسایر وساءط نقلیه ومسافران ان
دیکشنری فارسی به عربی
اختطاف
-
ربایش
دیکشنری فارسی به عربی
اختطاف , حجز , خطف , مسکة
-
قیاسی
دیکشنری فارسی به عربی
اختطاف , حثي , مطلق
-
قیاس
دیکشنری فارسی به عربی
اختطاف , تناظر , حث
-
قفطلة
لغتنامه دهخدا
قفطلة. [ ق َ طَ ل َ ] (ع مص ) ربودن . (منتهی الارب ). اختطاف : قفطله من بین یدی ؛ اختطفه . (اقرب الموارد).
-
اختداف
لغتنامه دهخدا
اختداف . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) ربودن . اختطاف . اختلاس . || اختداف ثوب ؛ بریدن جامه را.
-
امتلاس
لغتنامه دهخدا
امتلاس . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) خیره کردن بینایی را. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). بطور مجهول استعمال شود بمعنی خیره شدن چشم . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). اختطاف .