کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اخترمه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اخترمه
/'axtarme/
معنی
غنایمی که در جنگ از دشمن شکستخورده بهدست میآید.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اخترمه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] [قدیمی] 'axtarme غنایمی که در جنگ از دشمن شکستخورده بهدست میآید.
-
اخترمه
فرهنگ فارسی معین
( اَ تَ مِ یا مَ) [ تر - مغ . ] ( اِ.) در میان ایل های کرمانشاه «یخترمه » نیز گویند. اسب و سلاح و بار و بنة دشمن که پس از کشتن وی تصاحب کنند.
-
اخترمه
لغتنامه دهخدا
اخترمه . [ اَ ت َ م َ / م ِ] (ترکی ، اِ) اسب و سلاح و بار و بنه ٔ دشمن که بعد از هزیمت و کشته شدن از وی بدست می آید. اصلش از آختارماخ ترکی است یعنی جستجو کردن . (یادداشت لغت نامه ) : متهوران شجاعت پیشه تا چهار فرسخ تعاقب نموده سر و اخترمه بیشمار و کس...