کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اخترمار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اخترمار
معنی
( ~.) (ص مر.) اخترشمار، منجم .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اخترمار
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص مر.) اخترشمار، منجم .
-
اخترمار
لغتنامه دهخدا
اخترمار. [ اَ ت َ ] (ص مرکب ) اخترشمار. منجم .
-
جستوجو در متن
-
آسترولوژی
فرهنگ واژههای سره
اخترمار
-
منجم
فرهنگ واژههای سره
اخترشناس، اخترمار
-
نجوم
فرهنگ واژههای سره
اخترشناسی، اخترمار
-
اخترشناس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) (نجوم) [قدیمی] 'axtaršenās ستارهشناس؛ منجم؛ اخترشمار؛ اخترشمر؛ اخترمار: ◻︎ سماع ناهید آخر ز مردمان که شنید؟ / که خواند او را اخترشناس خنیاگر؟ (مسعودسعد: ۱۵۰).