کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اخامص پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اخامص
/'axāmes/
معنی
= اخمص
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اخامص
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ اخمص] [قدیمی] 'axāmes = اخمص
-
اخامص
فرهنگ فارسی معین
(اَ مِ) [ ع . ] (اِ.) جِ اخمص . گودی های کف دست و پا و میان بدن .
-
اخامص
لغتنامه دهخدا
اخامص . [ اَ م ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ اَخمص ، بمعنی باریک میان و میان کف پای که بر زمین نیاید. (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
ملامست
لغتنامه دهخدا
ملامست . [ م ُ م َ س َ /م ُ م ِ س َ ] (از ع ، مص ) به همدیگر سائیدن . (غیاث ). ملامسة. و رجوع به ملامسة شود. || جماع کردن .(غیاث ) : یکی غسل جنابت سفاد را از اخامص قدم تا اعالی ساق می شستی یکی مضمضه و استنشاق از رفعحدث ملامست برآوردی . (مرزبان نامه چ...
-
اخمص
لغتنامه دهخدا
اخمص . [ اَ م َ ] (ع ص ، اِ) باریکی کف پا. باریکی کف پای که بزمین نرسد. میان پای و کف پائی که بر زمین نیاید. آنجا از زیر قدم که بر زمین ننشیند. میان کف پا که با زمین ملحق نشود. || آنکه ته پایش بزمین نرسد. (مهذب الاسماء). ج ، اخامص . || باریک میان . (...