کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اخا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اخا
لغتنامه دهخدا
اخا. [ ] (اِخ ) نام کتابی از یهود. (ابن الندیم چ مصر ص 34س 15). ایخاه . (ملااحمد نراقی ). بعضی آنرا نیاحات ارمیا یا مراثی یرمیا (نام کتابی از تورات ) شمرده اند.
-
اخا
لغتنامه دهخدا
اخا. [ اِ ] (ع صوت ) کلمه ای است که بدان میش را خوانند.
-
اخا
لغتنامه دهخدا
اخا. [ اُ ] (اِخ ) نام یکی از دختران اردشیر دوم شاهنشاه هخامنشی . (ایران باستان پیرنیا ص 1158 ، 1165 ، 1186).
-
اخا
لغتنامه دهخدا
اخا. [ اُخ ْ خا / اُ ] (اِخ ) (کلمه ای است نبطیه ) ناحیه ای از نواحی بصره واقع درمشرق دجله دارای نهرها و قریه ها. (معجم البلدان ).
-
واژههای مشابه
-
أَخَا
فرهنگ واژگان قرآن
برادر
-
آخا
لغتنامه دهخدا
آخا. (صوت ) آخ . آفرین .
-
واژههای همآوا
-
أَخَا
فرهنگ واژگان قرآن
برادر
-
آخا
لغتنامه دهخدا
آخا. (صوت ) آخ . آفرین .
-
جستوجو در متن
-
Akha
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آخا
-
اخون
لغتنامه دهخدا
اخون . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ اَخ و اَخ ّ و اَخو و اخاً و اخواً. برادران .
-
جبلان
لغتنامه دهخدا
جبلان . [ ج َ ب َ ] (اِخ ) یاقوت آرد: تثنیه ٔ جبل است ولی چون جبلان (بطور مطلق ) گویند دو کوه طیی ٔ یعنی اَجَاء و سلمی را اراده کنند. (از معجم البلدان ). در منتهی الارب اخا و سلمی ضبط شده است .
-
اخاک اخاک
لغتنامه دهخدا
اخاک اخاک . [ اَ اَ ] (ع صوت مرکب ) برادر را باش ! پشتی برادر کن . ملازم برادر باش : اخاک اخاک اِن ّ من لا اخاً له کساع الی الهیجا بغیر سلاح .مسکین الدارمی .