کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
اه
لغتنامه دهخدا
اه . [ اِ ] (صوت )در تداول عامه برای استفهام انکاریست . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
-
اه
لغتنامه دهخدا
اه . [ اُ ] (صوت ) کلمه ٔ تعجب است . علامت تعجب . صوتی ، نمودن تعجب را. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). || کلمه ٔ تألم . علامت ترس . صوتی ، نمودن اسف یا شفقت را. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
-
اَهَ
لهجه و گویش گنابادی
aha در گویش گنابادی یعنی آهن
-
اَهِ
لهجه و گویش گنابادی
ahe در گویش گنابادی یعنی هستید ، تشریف دارید ، می مانید؟
-
جستوجو در متن
-
احآح
لغتنامه دهخدا
احآح . [ اِح ْ ] (ع مص ) بسیار کلمه ٔ «یا اُحاح » گفتن .
-
احواب
لغتنامه دهخدا
احواب . [ اِح ْ ] (ع مص ) مایل شدن بر گناه .
-
احوات
لغتنامه دهخدا
احوات . [ اَح ْ ] (ع اِ) ج ِ حوت .
-
احواج
لغتنامه دهخدا
احواج . [ اَح ْ ] (ع اِ) ج ِ حاجت .
-
احوار
لغتنامه دهخدا
احوار. [ اَح ْ ] (ع اِ) ج ِ حَوَر.
-
احیاز
لغتنامه دهخدا
احیاز. [ اَح ْ ] (ع اِ) ج ِ حیّز. (دهار).
-
احیال
لغتنامه دهخدا
احیال . [ اَح ْ ] (ع اِ) ج ِ حَیل .
-
احدیه
لغتنامه دهخدا
احدیه . [ اَح َ دی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) رجوع به احدیت شود.
-
ابوحدره
لغتنامه دهخدا
ابوحدره . [ اَح ُ رَ ] (ع اِ مرکب ) نام مرغیست بحجاز. (المزهر).
-
ابوحفص
لغتنامه دهخدا
ابوحفص . [ اَح َ ] (اِخ ) عمر، خال ابن ابی یحیی مدنی . محدث است .
-
ابوحفص
لغتنامه دهخدا
ابوحفص . [ اَح َ ] (اِخ ) عمربن احمد شماع . رجوع به عمر... شود.