کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
احنط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
احنط
لغتنامه دهخدا
احنط. [اَ ن َ ] (ع ص ) مردی که ریش وی دراز و انبوه باشد.
-
واژههای همآوا
-
عهنة
لغتنامه دهخدا
عهنة. [ ع ِ ن َ ] (ع اِ) پاره ای از پشم . (منتهی الارب ). قطعه ای از عهن . (از اقرب الموارد). واحد عهن ، یعنی پاره ای از پشم . (ناظم الاطباء). || درختی است که گلش سرخ باشد. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || کینه و خشم ، و آن لغتی...
-
عهنة
لغتنامه دهخدا
عهنة. [ ع ُ ن َ ] (ع اِمص ) دوتا شدن شاخ درخت یا شکسته شدن آن بی آنکه جدا گردد. (منتهی الارب ) (ازناظم الاطباء). خم شدگی شاخه ٔ درخت ، و گویند شکستگی آن ، و گویند بدون آنکه جدا شود. (از اقرب الموارد).
-
احنة
لغتنامه دهخدا
احنة. [ اَ ح ِن ْ ن َ ] (ع اِ) ج ِ حَنین . || نامهای جمادی الاولی و جمادی الاَّخرة بجاهلیت .
-
احنة
لغتنامه دهخدا
احنة. [ اِ ن َ ] (ع اِ) کینه . (مهذب الاسماء). حقد. || خشم . ج ، اِحَن ، اِحنات .
-
احنة
لغتنامه دهخدا
احنة. [ اِ ن َ ] (ع مص )کینه و خشم گرفتن . (منتهی الارب ). سخت کینه گرفتن .