کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
احمد سمسار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
قاضی احمد
لغتنامه دهخدا
قاضی احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) احمدبن عبدالرحمن بن محمدبن سعیدبن حریث بن عاصم لخمی قرطبی ، مکنی به ابوجعفر و ابوالعباس و معروف به ابن مضاءو قاضی الجماعة. رجوع به ابن مضاء ابوالعباس شود.
-
قاضی احمد
لغتنامه دهخدا
قاضی احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) از مشاهیر خوشنویسان عثمانی متوفی 1141 هَ . ق . است . (از قاموس الاعلام ترکی ).
-
قاضی احمد
لغتنامه دهخدا
قاضی احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) برهان الدین . رجوع به قاضی برهان الدین شود.
-
قاضی احمد
لغتنامه دهخدا
قاضی احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) فکاری . رجوع به قاضی فکاری شود.
-
قاضی احمد
لغتنامه دهخدا
قاضی احمد.[ اَ م َ ] (اِخ ) ابن خلیل ملقب به ذوالفنون و شهاب الدین و قاضی القضاة رجوع به احمدبن خلیل خوئی شود.
-
قرجه احمد
لغتنامه دهخدا
قرجه احمد. [ ق َ رَ ج َ اَ م َ ] (اِخ ) یکی از دانشمندان است که حاشیه ای بر حاشیه ٔ میر سیدشریف بر شمسیه و حاشیه ای بر شرح حسام الدین کاتی و ایساغوجی ابهری نگاشته است .وی به سال 854 هَ .ق . وفات کرده است . (کشف الظنون ).
-
قصر احمد
لغتنامه دهخدا
قصر احمد. [ ق َ اَ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان کوار بخش سروستان شهرستان شیراز در 113 هزارگزی جنوب باختری سروستان و 6 هزارگزی شوسه ٔ شیراز به خضر. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل مالاریایی است . سکنه ٔ آن 498 تن است . آب آن از رودخانه ٔ قره آغاج و قنات ...
-
قوچ احمد
لغتنامه دهخدا
قوچ احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه ، سکنه ٔ آن 139 تن . آب آن از رودخانه ٔ آیدغمش . محصول آن غلات ، نخود، بزرک و زردآلو. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است . راه مالرو دارد. (از فرهن...
-
قنات احمد
لغتنامه دهخدا
قنات احمد. [ ق َ اَ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان هنزا بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت ، واقع در 12هزارگزی باختر ساردوئیه . سر راه مالروبافت به ساردوئیه . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است . سکنه ٔ آن 103 تن است . آب آن از قنات و محصول آن ...
-
قزل احمد
لغتنامه دهخدا
قزل احمد. [ ق ِ زِ اَ م َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان عباسی بخش بستان آباد شهرستان تبریز واقع در 25 هزارگزی جنوب خاوری بستان آباد و 5 هزارگزی شوسه ٔ میانه به تبریز. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل است . سکنه ٔ آن 321 تن . آب آن از چشمه و محصول آن غلات و د...
-
احمد احسائی
لغتنامه دهخدا
احمد احسائی . [ اَ م َ دِ اَ ] (اِخ ) ابن زین الدین بن ابراهیم بن صفربن ابراهیم بن داغربن رمضان بن راشدبن دهیم بن شمروخ بن ضوله . داغربن رمضان و جمله پدران او را منزل وسامان چون بادیه نشینان دیگر در کوه و بیابان بود و معرفتی چندان بمذاهب و ادیان نداش...
-
احمد الافندی
لغتنامه دهخدا
احمد الافندی . [ اَ م َ دِل ْ اَ ف َ ] (اِخ ) (حاج ...) الاسلامبولی . او راست : تحفةالناسک فی بیان المناسک در فقه حنفی منطبعه ٔ دمشق بسال 1303 هَ .ق . (معجم المطبوعات ).
-
احمد تائب
لغتنامه دهخدا
احمد تائب . [ اَم َ ءِ ] (اِخ ) ابن عثمان . رجوع به عثمان زاده شود.
-
احمد حسن
لغتنامه دهخدا
احمد حسن . [ اَ م َ ح َ س َ ](اِخ ) او راست : تطبیق الاجراآت القانونیة علی مواد قوانین المحاکم الاهلیة و آن در مصر بچاپ رسیده است .
-
احمد خسروی
لغتنامه دهخدا
احمد خسروی . [ اَم َ خ ُ رُ وی ] (اِخ ) رجوع به طایفه ٔ ایهاوند شود.