کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
احمدپاشا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
احمدپاشا
لغتنامه دهخدا
احمدپاشا. [ اَ م َ ] (اِخ ) (هزارپاره ) او در دوره ٔ سلطان ابراهیم منصب صدارت یافت . وی فرزند مردی سپاهی از مردم استانبول است و مولد او بمحله ٔ طاوشان طاشی بود. احمد کاتبی خوش خط و سریع القلم بود. ابتدا دفترداری عمر افندی داشت و سپس تذکره چی صدراعظم ...
-
احمدپاشا
لغتنامه دهخدا
احمدپاشا. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد اغریو. رجوع به احمد پادشاه ... شود.
-
احمدپاشا
لغتنامه دهخدا
احمدپاشا. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد پاشا. رجوع به احمدپاشا کوپریلی زاده شود.
-
احمدپاشا
لغتنامه دهخدا
احمدپاشا. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ولی الدین حسینی . بزرگترین شاعر عثمانی است و اول کس است که به اشعار ترکی لطافت داد و او متتبع آثار ادب فارسی بود و از شعرای فرس تقلید میکرد و حتی بعض ابیات او عیناً ترجمه ٔ بیتی از فارسی است . پدر او قاضی عسکر سلطان مُ...
-
احمدپاشا
لغتنامه دهخدا
احمدپاشا. [ اَ م َ ] (اِخ ) او بروزگار سلطان عبدالمجید خان سمت مشیری داشت و در محاربه ٔ قرم بعض خدمات از او بظهور رسید و سپس ولایت شام بدو سپردند و بمشیریت اردوی پنجم منصوب شد و در 1272 هَ . ق . در وقعه ٔ شام بعلت سستیی که در کارهای او دیده شد او را ...
-
احمدپاشا
لغتنامه دهخدا
احمدپاشا. [ اَ م َ ] (اِخ ) او در زمان سلطان سلیمان قانونی بصدارت رسید و هم او مانند قره احمدپاشا از قوم ارناود است . در ابتدا دربان حرم همایون بود و سپس بآغائی ینگی چری و بگلر بیکی روم ایلی رسید و بدامادی صدر اعظم رستم پاشا مفتخر شد و بسمت سرداری او...
-
احمدپاشا
لغتنامه دهخدا
احمدپاشا. [ اَ م َ ] (اِخ ) چهارمین کس است که از دست دولت عثمانی ، حکومت مصر یافت . او یکی از رجال دربار سلطان سلیمان خان قانونیست و چون در فتح جزیره ٔ ردوس مصدر خدماتی نیک شد بمنصب وزارت ثالث رسید و در 929 هَ . ق . حکومت مصر بدو مفوض گردید و پس از چ...
-
احمدپاشا
لغتنامه دهخدا
احمدپاشا. [ اَ م َ ] (اِخ ) در زمان سلطان محمودخان ثانی بمنصب صدارت عظمی رسید. اصلا از مردم طرابوزن است . آنگاه که باسلامبول آمد پس از طی بعضی مراتب برتبه ٔ قاپوچی باشی منصوب شد و سپس به نظارت ابرائیل کرسی رومانی منصوب گردید و چون حسن خدمت وی در آنجا...
-
احمدپاشا
لغتنامه دهخدا
احمدپاشا. [ اَ م َ ] (اِخ ) والی تونس و او در 1255 هَ . ق . بالوراثة ولایت تونس یافت و در دوره ٔ سلطان مجیدخان 15 سال این سمت داشت و در 1270 هَ . ق . وفات کرد و با رتبه ٔ وزارت ، حکومت تونس ببرادر او محمدبک مفوض گشت . رجوع بقاموس الاعلام شود.
-
احمدپاشا
لغتنامه دهخدا
احمدپاشا. [ اَ م َ ] (اِخ ) هرسک زاده یکی از اکابر وزرای عثمانی . وی بروزگار سلطان بایزید و سلطان سلیم چهار بار بمقام صدراعظمی ارتقا یافت و مجموعاً هفت سال این منصب راند. اصل او از هرسک است و در جوانی مسلمانی گرفت و بعتبه ٔسلطان محمد ثانی ملتجی شده و...
-
احمدپاشا
لغتنامه دهخدا
احمدپاشا. [ اَ م َ ] (اِخ ) یکی از وزرای سلطان احمدخان اول است . و او را در 1024 هَ . ق . حکومت مصر دادند و دو سال بدین مقام ببود. و در دوره ٔ سلطان مصطفی خان پاره ای مناصب دیگر داشت و نیز برتبه ٔ کاتبی ینی چری و امیر آخوری و ینگیچری آغاسی رسید.
-
احمدپاشا
لغتنامه دهخدا
احمدپاشا. [ اَ م َ ](اِخ ) (راتب ...) پسر طوپال عثمان پاشا. او بروزگار سلطان محمودخان اول عثمانی در 1157 هَ . ق . بمنصب کاپیتان دریا رسید و چند ماه بعد معزول شده و بسنجاق موره منتقل شد. و در 1170 هَ . ق . بدانجا وفات یافت .
-
احمدپاشا
لغتنامه دهخدا
احمدپاشا. [ اَ م َ ](اِخ ) (کدک ...) از مشاهیر وزرای دولت عثمانی است اوبفرط شجاعت و جسارت و عقل و تدبیر متصف بود و در زمان ابوالفتح سلطان محمدخان ثانی چهار سال منصب صدارت عظمی داشت . او ابتدا یکی از افراد اجاغ بکتاشی و جزوینگی چریان بود و بواسطه ٔ شج...
-
احمدپاشا
لغتنامه دهخدا
احمدپاشا. [اَ م َ ] (اِخ ) (قوانوز...) یکی از وزرای دولت عثمانی . او در دوره ٔ سلطنت احمدخان ثالث سه ماه مقام صدارت عظمی داشت و اصل او از مردم روسیه است و آزاد کرده ٔ حسن پاشا سلحدار. در اوّل داخل سرای همایون شد و پس از طی ّ مناصب و مراتبی کدخدای خزی...
-
واژههای مشابه
-
گدک احمدپاشا
لغتنامه دهخدا
گدک احمدپاشا. [ گ َ دَ اَ م َ ] (اِخ ) لله ٔ سلطان مصطفی . حاکم قرامان که قشون اوزون حسن را در نزدیکی قونیه به تاریخ 14 ربیعالاول 877 هَ . ق . شکسته و پسرانش یوسف و زینل و عمر را به قتل رسانیده است . (تاریخ ادبیات ادوارد براون ج 3 ترجمه ٔ علی اصغر حک...