کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
احصن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
احصن
لغتنامه دهخدا
احصن . [ اَ ص َ ] (ع ن تف ) حصین تر.
-
واژههای مشابه
-
أُحْصِنَّ
فرهنگ واژگان قرآن
شوهر دار شدند
-
واژههای همآوا
-
احسن
فرهنگ واژههای سره
خوشترین، نیکوترین، بهترین
-
أَحْسَنُ
فرهنگ واژگان قرآن
نيکوتر - نيکوترين
-
أَحْسِن
فرهنگ واژگان قرآن
نيکي کن
-
أُحْصِنَّ
فرهنگ واژگان قرآن
شوهر دار شدند
-
احسن
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] 'ahsan خوبتر؛ نیکوتر؛ بهتر.〈 احسن تقویم: [قدیمی] = احسنالتقویم
-
احسن
فرهنگ فارسی معین
(اَ سَ) [ ع . ] (ص تف .) نیکوتر، بهتر. ؛به نحو ~ به بهترین شیوه و طرز. ؛~التقویم بهترین شکل ، بهترین صورت .
-
احسن
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (صت ) آفرین ، احسنت ، مرحبا.
-
احسن
لغتنامه دهخدا
احسن . [ اَ س َ ] (اِخ ) قریه ای است بین یمامه و حمی ضریة که معدن الأحسن نیز گویند و آن بنی ابی بکربن کلاب راست ودر آنجا حصنی و معدن زری است و در سمت راست راه یمامه است و کوههائی در آنجاست به نام أحاسِن . نوفلی گوید: ضریّه دو کوه دارد یکی را وَسط و...
-
احسن
لغتنامه دهخدا
احسن . [ اَ س َ ] (ع ن تف ) نیکوتر. بهتر. اعلی . احمد. اولی . اصلح . ج ، اَحاسِن : تبارک اﷲ احسن الخالقین . (قرآن 14/23).در شعر مپیچ و در فن اوچون اکذب اوست احسن او. نظامی .از برای وی احمد انواع منایا و احسن اقسام روایا (؟) مقدّر ساخت . (ترجمه ٔ تاری...