کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
احسن الخالقین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
احسن الخالقین
/'ahsanolxāleqin/
معنی
۱. نیکوترین آفرینندگان.
۲. خداوند.
فرهنگ فارسی عمید
برابر فارسی
نیکوترین آفرینندگان
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
احسن الخالقین
فرهنگ واژههای سره
نیکوترین آفرینندگان
-
احسن الخالقین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] [قدیمی] 'ahsanolxāleqin ۱. نیکوترین آفرینندگان.۲. خداوند.
-
احسن الخالقین
لغتنامه دهخدا
احسن الخالقین .[ اَ س َ نُل ْ خا ل ِ ] (ع ص مرکب ، اِ مرکب ) نیکوترین آفرینندگان : فتبارک اﷲ احسن الخالقین . (قرآن 14/23).|| (اِخ ) یکی از اسماء صفات باری تعالی .
-
واژههای مشابه
-
أَحْسَنُ
فرهنگ واژگان قرآن
نيکوتر - نيکوترين
-
أَحْسِن
فرهنگ واژگان قرآن
نيکي کن
-
احسن التقویم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] 'ahsanottaqvim نیکوترین شکل. Δ مٲخوذ از قرآن کریم: لَقَد خَلَقنا الاِنسانَ فی اَحسَنِ تَقویم (التین، ۴).
-
احسن القصص
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] 'ahsanolqesas ۱. بهترین قصهها.۲. نام دیگر سورۀ یوسف در قرآن مجید.
-
احسن تقویم
لغتنامه دهخدا
احسن تقویم . [ اَ س َ ن ِ ت َق ْ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نیکوتر راست کردنی . || روی خوب . || راست قامت : لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم . (قرآن 4/95). بهترین تعدیل . نیکوتر ترکیب . (تفسیر ابوالفتوح ).بخط احسن تقویم و آخرین تحویل به آفتاب هویت بچا...
-
احسن الطلاق
لغتنامه دهخدا
احسن الطلاق . [ اَ س َ نُطْ طَ ] (ع اِ مرکب ) آن است که مرد زن خویش را در طُهر طلاق دهد و با او نیارامدو ترک او گوید تا عده ٔ او بپایان رسد. (تعریفات ).
-
احسن القصص
لغتنامه دهخدا
احسن القصص . [ اَ س َ نُل ْ ق ِ ص َ ] (اِخ ) نام سوره ای از قرآن و نام دیگر آن یوسف است .
-
نحو احسن
واژهنامه آزاد
بهترین نحو
-
تبدیل به احسن کردن
لغتنامه دهخدا
تبدیل به احسن کردن .[ ت َ ب ِ اَ س َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) چیزی را به چیزی بهتر بدل کردن . عوض کردن چیزی با چیز دیگری ، چنانکه در مال وقف که بخاطر رعایت وقف مال موقوفه را که در شرف خرابی یا خسران است فروخته جای نیکوتری می خرند.
-
احسن اﷲ جزاک
لغتنامه دهخدا
احسن اﷲ جزاک . [ اَ س َ نَل ْ لا هَ ُ ج َ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ دعایی ) نیکو کناد خدای پاداش ترا : به دو سه بوسه رها کن این دل از گرم و خباک تا بمن احسانت باشد احسن اﷲ جزاک .رودکی .
-
به نحو احسن
واژهنامه آزاد
به بهترین صورت . به بهترین شیوه