کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
احسب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
احسب
معنی
حساب کردن , محاسبه کردن , شمردن , حساب پس دادن , روي چيزي حساب کردن , محسوب داشتن , گمان کردن
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
احسب
لغتنامه دهخدا
احسب . [ اَ س َ ] (ع ص ) شتر سرخی و سپیدی آمیخته رنگ . (منتهی الارب ). || مرد که موی سرش سپید مایل بسرخی باشد. سرسرخ موی . || مرد پیس اندام که پوستش از مرض ، سپید و مویش سفید و سرخ باشد. (منتهی الارب ). ابرص . || (ن تف ) باحَسَب تر. بزرگوارتر. بأصل ...
-
احسب
دیکشنری عربی به فارسی
حساب کردن , محاسبه کردن , شمردن , حساب پس دادن , روي چيزي حساب کردن , محسوب داشتن , گمان کردن
-
واژههای مشابه
-
أَحَسِبَ
فرهنگ واژگان قرآن
آيا حساب کرده
-
واژههای همآوا
-
أَحَسِبَ
فرهنگ واژگان قرآن
آيا حساب کرده
-
جستوجو در متن
-
محاسبه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
احسب
-
روی چیزی حساب کردن
دیکشنری فارسی به عربی
احسب
-
محسوب داشتن
دیکشنری فارسی به عربی
احسب
-
حساب کردن
دیکشنری فارسی به عربی
احسب , حساب
-
حساب پس دادن
دیکشنری فارسی به عربی
احسب , حساب
-
گمان کردن
دیکشنری فارسی به عربی
احسب , اعتقد , مشتبه به
-
شمردن
دیکشنری فارسی به عربی
احسب , احصاء , تضمن , حساب , شمعة , هدف ، إحصاءٌ
-
احسباب
لغتنامه دهخدا
احسباب . [ اِ س ِ ] (ع مص ) اَحسَب گردیدن مرد. || احسب شدن شتر. || سیاه و سپید شدن اسب . (تاج المصادر). || سیاه و سفید و سرخ شدن . (زوزنی ).