کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
احساس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
بدون احساس مسلولیت اخلا قی
دیکشنری فارسی به عربی
لااخلاقي
-
احساس افتخار و سربلندى كردن
دیکشنری فارسی به عربی
الشعور بالإعتزاز
-
کشتن (قدرت فکر و ارزو و احساس)
دیکشنری فارسی به عربی
خدر
-
احساس كرد (دلش به او خبر داد)
دیکشنری فارسی به عربی
استشعر
-
واژههای همآوا
-
احثاث
لغتنامه دهخدا
احثاث . [ اِ ] (ع مص ) برافژولیدن بر. برانگیختن بر.
-
احصاص
لغتنامه دهخدا
احصاص . [ اِ ] (ع مص ) بهره ٔ کسی را دادن . (منتهی الارب ). بخش کسی را دادن . حصه ٔ کسی فرادادن . (تاج المصادر). نصیب کسی دادن . || معزول کردن کسی را از کار. (منتهی الارب ). عزل کردن کسی را از کاری .
-
جستوجو در متن
-
feltness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
احساس احساس
-
sensates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
احساس می کند، احساس کردن، با احساسات درک کردن
-
forefeels
دیکشنری انگلیسی به فارسی
forefeels، از پیش احساس کردن، قبلا احساس کردن
-
forefeeling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
forefeeling، از پیش احساس کردن، قبلا احساس کردن
-
forefeel
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فورفله، از پیش احساس کردن، قبلا احساس کردن
-
feels
دیکشنری انگلیسی به فارسی
احساس می کند، احساس کردن، حس کردن، لمس کردن، محسوس شدن
-
dizziness
گیجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] احساس نااستواری همراه با احساس حرکت در سر
-
angst
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عصبانیت، احساس وحشت و نگرانی، احساس بیم