کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
احراء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
احراء
لغتنامه دهخدا
احراء. [ اَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ حری و حَر. || ج ِ حرا و حراة.
-
احراء
لغتنامه دهخدا
احراء. [ اِ ] (ع مص ) کاستن چیزی را. کاسته گردانیدن . (منتهی الارب ) (تاج المصادر).
-
واژههای همآوا
-
اهراء
لغتنامه دهخدا
اهراء. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ هُری . به معنی خانه ٔ کلان که در آن طعام سلطان گرد آرند. (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و رجوع به هری شود.
-
اهراء
لغتنامه دهخدا
اهراء. [ اِ ] (ع مص ) سخت گردیدن سرما بر کسی چندانکه به قتل نزدیک گرداند یا کشتن آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). سخت گردیدن سرما بر کسی چندانکه بهلاکت نزدیک گرداند یا بکشد آنرا. (ناظم الاطباء). در سختی سرما افتادن . بکشتن سرما کسی را. (تاج المصادر بی...
-
اهراع
لغتنامه دهخدا
اهراع . [ اِ ] (ع مص ) لرزیدن از خشم یا از ضعف یا از ترس و تب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). لرزانیدن . (المصادر زوزنی ). || ترسانیدن . (آنندراج ) (المصادر زوزنی ). || شتافتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). شتابانیدن . (تر...
-
جستوجو در متن
-
حرا
لغتنامه دهخدا
حرا. [ ح َ ] (ع اِ) حَراة. ناحیه ٔ گشادگی میان سرای . گویند: نزلت ُ بحراه . || بانگ مرغان و غوغای آنها و یا غوغای عام است . (منتهی الارب ). بانگ . (مهذب الاسماء). || کنام آهوان . || جای نهادن بیضه ٔ نعامه . ج ، احراء. گویند: لاتطر حرانا؛ ای لاتقرب ما...