کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
احتمال زیاد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ليس ثَمَّة اِحْتِمالٌ لِـ
دیکشنری عربی به فارسی
اميدي به … نيست
-
احتمال زیان و ضرر
دیکشنری فارسی به عربی
خطر
-
احتمال کلی دادن
دیکشنری فارسی به عربی
افترض
-
غیر قابل احتمال (احتمالش وارد نیست)
دیکشنری فارسی به عربی
لا يحْتَمَلُ
-
جستوجو در متن
-
بعید
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] ba'id ۱. [مجاز] دارای احتمال کم: بعید میدانم دوباره پیدایش شود.۲. دور؛ با فاصلۀ زیاد.
-
fire-sensitive tree
درخت آتشحساس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] درختی با ویژگیهای ریختشناختی خاص که احتمال آسیب دیدن یا خشکیدن آن براثر حریق زیاد است
-
fire-weather forecast
پیشبینی هوای حریقزا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] پیشبینی هرگونه شرایط ویژه یا نامساعد هوا که احتمال بروز رفتار لگامگسیختۀ حریق در آن زیاد است
-
زیویه
واژهنامه آزاد
زیروه در ترکی به معنی قله کوه می باشد و با وجه به محل جغرافیایی قلعه زیویه و روستاهای با نام ترکی در اطراف این قلعه به احتمال زیاد از این کلمه گرفته شده است
-
حورانه
واژهنامه آزاد
حورا+پسوند صفت ساز {نه} _ بسیار زیبا، فریبا، دختر بهشتی _ فرشته ی روی زمین و هم به معنی زنی بسیار سپیدپوست با چشم و ابروان مشکی رنگ_ حورا:یکی از القاب حضرت فاطمه(س) می باشد که به احتمال زیاد همراه با نام «انسیه» است،این لقب با نام «انسیه الحورا» خوان...
-
جرجانی
لغتنامه دهخدا
جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) حسین بن عبداﷲبن حسین بن عبداﷲبن محمد مکنی به ابوعبداﷲ. راوی بود. وی همه سال بزیارت کعبه میرفت و درسال 387 هَ . ق . در مکه (کذا) از وی شنیده شد که نزدیک به پنجاه بار حج گزارده است و در همان جا زن و فرزند و دارایی داشت . او از ا...
-
کیانوش
فرهنگ نامها
کیانوش نام یکی از شخصیتهای اساطیری ایران در شاهنامهی فردوسی است. او پسر آبتین و فَرانک، و یکی از دو برادر فریدون بود که او را در پیروزی بر ضحاک یاری کرد: برادر دو بودش دو فرخ همال ازو هر دو آزاده مهتر به سال یکی بود ازیشان کیانوش نام دگر نام...
-
کرزنگرو
واژهنامه آزاد
این یک دروغ است که کرزنگرو شبیه با زامبی بوده این موجود دراستان بوشهر و حومه ی منطقه ی دشتستان بیشتر دیده شده در تعاریف پیرمردها درمیابیم که کرزنگرو در کنار اب زندگی میکرده موجود به اندازه ی یک سیاهگوش احتمال زیاد از خانواده ی گربه سانان شکلی شبیه را...
-
کیانوش
واژهنامه آزاد
کیانوش نام یکی از شخصیتهای اساطیری ایران در شاهنامهی فردوسی است. او پسر آبتین و فَرانک، و یکی از دو برادر فریدون بود که او را در پیروزی بر ضحاک یاری کرد: برادر دو بودش دو فرخ همال ازو هر دو آزاده مهتر به سال یکی بود ازیشان کیانوش نام دگر نام...
-
عرق انگلیسی
لغتنامه دهخدا
عرق انگلیسی . [ ع ِ رَ ق ِ اِ گ ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) در اصطلاح پزشکی ، ناخوشی عفونی خاصی است که با بثورات پوستی خاص پاپولی و وزیکوکی و با تب و لرز و تهوع و سرفه و سردرد و ترشح عرق فراوان همراه است . و به طور بومی در انگلستان و قسمتی از فرانسه ...
-
چشمه لای
لغتنامه دهخدا
چشمه لای . [ چ َ م َ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «یکی از دهات دماوند است که مسافت آن تا شهر دماوند قریب نیم فرسخ است و ملک حاجی حسینخان پسر مرحوم احمدخان نوایی (ملقب به عمیدالملک ) میباشد. رعیت این دهکده بیست خانوار است و چشمه ٔ آبی از طرف شما...