کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
احبل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
احبل
لغتنامه دهخدا
احبل . [ اَ ب َ / اِ ب ِ ] (ع اِ) لوبیا.
-
احبل
لغتنامه دهخدا
احبل . [ اَ ب ُ ] (ع اِ) ج ِ حَبل .
-
جستوجو در متن
-
حبل
لغتنامه دهخدا
حبل . [ ح َ ] (ع اِ) رسن . (دهار) (معجم البلدان ). طناب . ریسمان . آنچه به آن بندند. بند : چو کشتیی که حبل او ز دم اوشراع اوسرون او قفای او. منوچهری .آل رسول خدای حبل خدایست گرش بگیری ز چاه جهل برآئی . ناصرخسرو.حبل ایزد حیدر است او را بگیروز فلان و ب...