کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اجیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اجیر
/'ajir/
معنی
کسی که با گرفتن دستمزد برای دیگری کار میکند؛ مزدور؛ مزدگیر.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. جیرهخوار، خودفروخته، مزدبگیر، مزدور
۲. اسیر، گرفتار
برابر فارسی
مزدور، دست نشانده، مزد بگیر
دیکشنری
hireling
-
جستوجوی دقیق
-
اجیر
واژگان مترادف و متضاد
۱. جیرهخوار، خودفروخته، مزدبگیر، مزدور ۲. اسیر، گرفتار
-
اجیر
فرهنگ واژههای سره
مزدور، دست نشانده، مزد بگیر
-
اجیر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] 'ajir کسی که با گرفتن دستمزد برای دیگری کار میکند؛ مزدور؛ مزدگیر.
-
اجیر
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ ع . ] (ص .) مزدور، مزد بگیر.
-
اجیر
لغتنامه دهخدا
اجیر. [ اَ ] (اِخ ) یا اجیرالأجیر. سمعانی در انساب آرد: ماعرفت بهذا الوصف احداً الا فی تاریخ نسف من جمیع ابی العباس المستغفری قال اجیرالأجیر غیر منسوب الیه کان اجیر طفیل بن زید التمیمی فی بیته ادرک محمدبن اسماعیل البخاری حین قدم نسف روی عنه ابویعلی...
-
اجیر
لغتنامه دهخدا
اجیر. [ اَ ] (ع ص ، اِ) مزدور. (غیاث ) (مؤید). پیشیار. مزدبگیر. شخصی که انجام عملی را متعهد میشود در برابر مزدی .- اجیر خاص ؛ اجیری که متعهد میشود عملی را شخصاً در مدت معین انجام دهد. اجیر خاص حق ندارد که برای شخص دیگری غیر از مستأجر عملی را انجام...
-
اجیر
واژهنامه آزاد
کسی که از خواب برخاسته و دیگر میلی به خواب ندارد
-
واژههای مشابه
-
اَجیر
لهجه و گویش گنابادی
ajir در گویش گنابادی یعنی سرحال شدن پس از بیدار شدن از خواب ، سرحال شدن و یافتن خود بعد از بی حالی و غم
-
اجیر خاص
لغتنامه دهخدا
اجیر خاص . [ اَ رِ خاص ص ](ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کسی است که خود را در مدّت معین برای کار کردن تسلیم شخص دیگری کند و مستحق اجرت شود مانند چوپان . (تعریفات ). و رجوع به اجیر شود.
-
اجیر مشترک
لغتنامه دهخدا
اجیر مشترک . [ اَ رِ م ُ ت َ رَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کسی است که برای بیشتر از یک تن کار کند مثل رنگرز. (تعریفات ). و رجوع به اجیر شود.
-
اجیر مطلق
لغتنامه دهخدا
اجیر مطلق . [ اَ رِم ُ ل َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به اجیر شود.
-
اجیر کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اجر
-
ادم اجیر
دیکشنری فارسی به عربی
مرتزق
-
اجیر کردن
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: aǰir bekeri طاری: nowkari kard(mun) طامه ای: aǰir kardan طرقی: eǰir kardmun کشه ای: eǰir kardmun نطنزی: aǰir kardan