کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اجنح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اجنح
لغتنامه دهخدا
اجنح . [ اَ ن ُ ] (ع اِ) ج ِ جَناح .
-
واژههای مشابه
-
أَجْنَحَ إلي
دیکشنری عربی به فارسی
تمايل پيدا کرد به , مايل به … شد , متمايل به … شد
-
واژههای همآوا
-
اجنه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از عربی] 'ajenne = جنّ
-
اجنه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: اجنَّة، جمعِ جنین] (زیستشناسی) [قدیمی] 'ajenne = جنین
-
اجنه
فرهنگ فارسی معین
( اَ جِ نُِ) [ ع . اجنة ] (اِ.) در عربی جمع جنین و در فارسی به غلط جمع جن گویند.
-
جستوجو در متن
-
تمایل پیدا کرد به
دیکشنری فارسی به عربی
أَجْنَحَ إلي
-
مایل به … شد
دیکشنری فارسی به عربی
أَجْنَحَ إلي
-
متمایل به … شد
دیکشنری فارسی به عربی
أَجْنَحَ إلي
-
مرغان
لغتنامه دهخدا
مرغان . [ م ُ ] (اِ) ج ِ مرغ . پرندگان . طیور. رجوع به مرغ شود: ابالة، ابیل ؛ گله ٔ مرغان . (دهار). بغاث ؛ مرغان خرد وضعیف که شکار نکنند. خشاش ؛ مرغان خرد. (دهار). غَیف ؛ گروه مرغان . (منتهی الارب ). قَواطع؛ مرغان که از بلادگرمسیر به سردسیر روند یا ب...
-
جناح
لغتنامه دهخدا
جناح . [ ج َ ] (ع اِ) بال . || دست . ج ،اَجْنِحة، اَجْنُح . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).- خفض جناح ؛ فروتنی . || بازو. || بغل . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || جانب . (منتهی الارب ). کرانه . || ناحیه . (اقرب الموارد). || ذات چیزی . (منتهی الارب ...