کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اجمه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اجمه
معنی
(اَ جَ مِ) [ ع . ] (اِ.) بیشه ، نیستان . ج . اجم .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اجمه
فرهنگ فارسی معین
(اَ جَ مِ) [ ع . ] (اِ.) بیشه ، نیستان . ج . اجم .
-
اجمه
لغتنامه دهخدا
اجمه . [ اَ ج َ م َ ] (ع اِ) درختهای بسیار بهم پیچیده . درختستان . || نیستان . (مؤید). || جای نشیب که فراهم آمدنگاه آب و رستنگاه نی باشد. نیزار. || بیشه . (زمخشری ). بیشه ٔ شیر. ج ، اُجُم ، اِجام ، اَجَمات . جج ، آجام .
-
واژههای مشابه
-
اجمة
لغتنامه دهخدا
اجمة. [ اَ ج َ م َ ] (اِخ ) محله ای است به بغداد، و آن را مسترشد باﷲ از خلفای عباسی بنا کرد و به سال 554 هَ . ق . بر اثر طغیان دجله خراب شد. (قاموس الاعلام ).
-
اجمة
لغتنامه دهخدا
اجمة. [ اَ ج َ م َ ] (ع اِ) رجوع به اجمه شود.
-
اجمة
دیکشنری عربی به فارسی
بوته , بته , شاخ وبرگ
-
اجمة برس
لغتنامه دهخدا
اجمة برس . [ اَ ج َ م َ ت ُ ب ُ ] (اِخ ) ناحیتی است در سرزمین بابل . بلاذری در کتاب الفتوح گوید که علی (ع ) اهل اجمة برس را بپرداخت ِ 4000 درهم ملزم کرد. (معجم البلدان ). اجمة برس در حفرة الصّرح ، کوشک نمرودبن کنعان است در زمین بابل . (معجم البلدان )...
-
واژههای همآوا
-
عجمه
فرهنگ فارسی معین
(عَ مَ یا مِ) [ ع . عجمة ] (اِ.) 1 - یک هستة خرما. 2 - یک تکسک انگور. 3 - خرمابن که از هسته روید؛ ج . عجمات .
-
جستوجو در متن
-
بته
دیکشنری فارسی به عربی
اجمة
-
شاخ وبرگ
دیکشنری فارسی به عربی
اجمة , خضرة
-
بوته
دیکشنری فارسی به عربی
اجمة , شجيرة , عشبة , عليق , مرج
-
اجام
لغتنامه دهخدا
اجام . [ اَ/اِ ] (ع اِ) ج ِ اَجَمَه .
-
اجم
لغتنامه دهخدا
اجم . [ اُ ج ُ ] (ع اِ) ج ِ اَجَمَه .