کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اجتماعات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اجتماعات
معنی
( ~.) [ ع . ] (مص ل .) جِ اجتماع . 1 - گرد آمدن ها، فراهم آمدن ها، انجمن کردن ها. 2 - گروه های فراهم آمده ، دسته های به هم پیوسته .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اجتماعات
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع . ] (مص ل .) جِ اجتماع . 1 - گرد آمدن ها، فراهم آمدن ها، انجمن کردن ها. 2 - گروه های فراهم آمده ، دسته های به هم پیوسته .
-
واژههای مشابه
-
اجتماعات مردمی
دیکشنری فارسی به عربی
الحشود الشعبية
-
جستوجو در متن
-
الحشود الشعبية
دیکشنری عربی به فارسی
اجتماعات مردمي
-
enleague
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سالن اجتماعات
-
همایشگاه
واژهنامه آزاد
سالن اجتماعات.
-
field ecology
بومشناسی میدانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] مطالعۀ اندامگانها و اجتماعات در موقعیت طبیعی آنها
-
synecology
همبومشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] مطالعۀ اجتماعات زیستی و روابط متقابل اندامگانهای آنها
-
ecosystem diversity
تنوع بومسازگان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] گوناگونی اجتماعات یا بومسازگانهای موجود در یک ناحیه
-
biocenology
زیسازندشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] مطالعۀ اجتماعات اندامگانهای زنده یا زیسازندها
-
auditorium
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سالن اجتماعات، تالار کنفرانس، تالار شنوندگان، شنودگاه
-
auditoria
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سالن اجتماعات، تالار کنفرانس، تالار شنوندگان، شنودگاه
-
state of siege
وضع غیرعادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] وضعیتی حقوقی که در آن برخی از آزادیهای مدنی و سیاسی مانند آزادی بیان و اجتماعات و مطبوعات متوقف میشود
-
phytosociology
جامعهشناسی گیاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] طبقهبندی اجتماعات گیاهی براساس ساختار گیاگانی آنها نه شکلهای زیستی یا ملاحظات دیگر