کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اجتزاء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اجتزاء
معنی
(اِ تَ) [ ع . ] (مص ل .) کافی بودن .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اجتزاء
فرهنگ فارسی معین
(اِ تَ) [ ع . ] (مص ل .) کافی بودن .
-
اجتزاء
لغتنامه دهخدا
اجتزاء. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) پاداش عمل خواستن از. || بسنده کردن . (تاج المصادر). وااستادن از چیزی . واایستادن بچیزی . بس کردن : اِجْتَزَاءَ بالشی ٔ؛ بسنده کرد به آن . (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
اجتزاع
لغتنامه دهخدا
اجتزاع . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) شکستن . چوب از درخت بازشکستن . || بریدن .