کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اجبار 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
coercion
اجبار 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] هرنوع زور یا تهدید به زور که آزادی عمل را محدود میکند
-
جستوجو در متن
-
coercion
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اجبار، تهدید و اجبار، اضطرار
-
coercions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اجبار، تهدید و اجبار، اضطرار
-
countercompulsion
ضدِاجبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] اجبار ثانویهای که برای جلوگیری از تداوم اجبار اصلی جانشین آن میشود
-
compulsiveness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اجبار
-
compulsoriness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اجبار
-
forcedness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اجبار
-
forcibility
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اجبار
-
بهزور
واژگان مترادف و متضاد
اجبار
-
noncompromised
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بدون اجبار
-
unvoided
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بدون اجبار
-
تهدید واجبار
دیکشنری فارسی به عربی
اجبار
-
الزام و تکلیف
فرهنگ گنجواژه
اجبار.
-
زور و زورتپان
فرهنگ گنجواژه
اجبار کردن.