کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اجای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اجای
لغتنامه دهخدا
اجای . [ ] (اِخ ) ابن براق خان . مؤلف حبیب السیر در بیان وقایع دولت غازان خان آرد: در سال اوّل از جلوس غازان خان از جانب خراسان خبر آمد که اجای ولد براق خان با فوجی از سپاه توران از آب آمویه عبور نمود و امرا و لشکریان آن حدود تاب مقاومت او ندارند و ...
-
اجای
لغتنامه دهخدا
اجای . [ ] (اِخ ) ابن هلاکو، اولین از سلسله ٔ ایلخانیان ایران . مادر او اربقاق ابکجی دختر تنکیر گورکان . رجوع به حبط ج 2 ص 34 شود.
-
واژههای همآوا
-
اجئی
لغتنامه دهخدا
اجئی . [ اَ ج َئی ی ] (ص نسبی ) منسوب بکوه اَجَاء. ج ، اَجَئیّون .
-
جستوجو در متن
-
اوقمای
لغتنامه دهخدا
اوقمای . [ اُ ق َ ] (اِخ ) پسر هشتم هولاکوخان . اجای مادر اوقمای بود. (جامع التواریخ رشیدی ).
-
اریقاق ابکجی
لغتنامه دهخدا
اریقاق ابکجی . [ ] (اِخ ) بنت تنکیر کورکان مادر اجای . رجوع بحبیب السیر جزو 1 از ج 3 ص 35 شود.
-
گولوس
لغتنامه دهخدا
گولوس . (اِخ ) دهی است از دهستان سکمن آباد بخش حومه ٔ شهرستان خوی . واقع در 44000 گزی شمال باختری خوی و 5000 گزی شمال باختری راه ارابه رو آجای دره . هوای آن سردسیر است و سالم و 70 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله دا...
-
اصداء
لغتنامه دهخدا
اصداء. [اَ دَ ءْ ] (ع ص ) سیاهی که اندک مایه ٔ سرخی با وی آمیخته بود. (تاج المصادر بیهقی ). || اشتر دیزه . (مهذب الاسماء). ذوالصداءة. دارای رنگ صُدْاءة یعنی رنگ سرخ مایل به سیاهی یا سیاهی که به سرخی زندو آن از رنگهای بز و اسب است . یقال : جدی اصداء و...