کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اثفیه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اثفیه
معنی
(اِ یا اُ یِ) [ ع . اثفیة ] ( اِ.) دیگ پایه سنگین ، سنگی که زیر دیگ نهند.
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اثفیه
فرهنگ فارسی معین
(اِ یا اُ یِ) [ ع . اثفیة ] ( اِ.) دیگ پایه سنگین ، سنگی که زیر دیگ نهند.
-
واژههای مشابه
-
اثفیة
لغتنامه دهخدا
اثفیة. [ اِ/اُ فی ی َ ] (ع اِ) دیگپایه . دیگپایه ٔ سنگین . یک پایه از سه پایه ٔ دیگدان . (غیاث ). سنگی که دیگ بر آن نهند. || جماعت مردم . || عدد بسیار. (منتهی الارب ). ج ، اَثافی ، اَثافی ّ.
-
واژههای همآوا
-
اصفیه
لغتنامه دهخدا
اصفیه . [ اَ ص َ فی ی َ ] (ع اِ) کَوَرْوا. کَبَربا. (مهذب الاسماء). ظاهراً منسوب به اصف است . رجوع به اصف شود.
-
جستوجو در متن
-
ظؤار
لغتنامه دهخدا
ظؤار. [ ظُ آ ] (ع اِ) دیگ پایه . اثفیه .
-
اثیفیه
لغتنامه دهخدا
اثیفیه . [ اُ ث َ فی َ ] (ع اِ مصغر) تصغیر اثفیه بمعنی پایه ٔ دیگدان .
-
اثافی
فرهنگ فارسی معین
(اَ) [ ع . ] (اِ.) ج . اثفیّه . 1 - پایة دیگدان ، اجاق . 2 - نام چند ستاره است مقابل رأس - القدر، شلیاق . 3 - سه سنگ زیر دیگ . 4 - جماعت .
-
اثافی
لغتنامه دهخدا
اثافی . [ اَ/اَفی ی ] (ع اِ) ج ِ اُثفیّه و اِثفیّه ، بمعنی پایه ٔ دیگدان . سه پایه . || دیگدان . اجاق .- ثالثةالاثافی ؛ سیم پایه ٔ دیگپایه که بر بلندی طبیعی از زمین نهند و آن پاره ٔ سنگ پیوسته به تل ّ و پشته است که در پهلوی آن دو سنگ دیگر نهاده و دی...
-
جدالاثافی
لغتنامه دهخدا
جدالاثافی . [ ج ُدْ دُل ْ اَ ] (اِخ ) موضعی است به عقیق مدینه . (منتهی الارب ) (مراصد الاطلاع ). یاقوت چنین آرد: جد درلغت بمعنای چاه قدیمی واثافی جمع اثفیه به معنی سنگهائیست که دیگ برآن نهند و این [ کلمه ] نام موضعی است بعقیق مدینه . (از معجم البلدان...
-
دیگپایه
لغتنامه دهخدا
دیگپایه . [ ی َ / ی ِ ] (اِ مرکب ) سه پایه ٔ آهنین که دیگ بر آن نهند و در زیر آن آتش کنند تا پخته شود و آن را دیگدان یعنی ظرف دیگ مانند گلاب دان که ظرف گلاب است گویند. (انجمن آرا) (از آنندراج ). دیگدان آهنی . (شرفنامه ). دیگپای و سه پایه ٔ آهنین . (ن...