کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اثر انباشتی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
dependent work,related work
اثر وابسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] در فهرستنویسی، اثری که بهنوعی وابسته به اثر پدیدآور دیگری باشد
-
Hubble effect
اثر هابل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← انتقالبهسرخ
-
levelling effect
اثر همترازکنندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] تأثیر حلاّلی که قدرت اسیدهایی با اسیدینگی متفاوت را یکسان مینمایاند
-
orphan work
اثر یتیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] اثری نایاب که دورۀ زمانی حق پدیدآور/ حق مؤلف (copyright) آن به سر نرسیده، اما دارندۀ این حق یا ناشناخته است یا در دسترس نیست
-
بر اثر
فرهنگ فارسی معین
(بَ. اَ ثَ) [ فا - ع . ] (حراض .) از پی ، به دنبال .
-
ملایمت اثر
لغتنامه دهخدا
ملایمت اثر. [ م ُ ی َ / ی ِ م َ اَ ث َ ] (ص مرکب ) آنکه اثری ملایم دارد. نرم رفتار. خوش رفتار : ز سازگاری اهل ملایمت اثرش به عذرخواهی رگ رفته نشتر فصاد.طالب (از آنندراج ).
-
اثر عداء
دیکشنری عربی به فارسی
مخالف کردن , دشمن کردن
-
اثر عليه
دیکشنری عربی به فارسی
اثر , نتيجه , احساسات , برخورد , اثر کردن بر , تغيير دادن , متاثر کردن , وانمود کردن , دوست داشتن , تمايل داشتن(به) , تظاهر کردن به
-
اثر شدید
دیکشنری فارسی به عربی
تاثير
-
اثر انگشت
دیکشنری فارسی به عربی
بصمة الاصبع
-
اثر متقابل
دیکشنری فارسی به عربی
تفاعل
-
اثر خراش
دیکشنری فارسی به عربی
ورطة
-
اثر باستانی
دیکشنری فارسی به عربی
أَثَر (قَدِيم)
-
اثر قدیمی
دیکشنری فارسی به عربی
أَثَر (قَدِيم)
-
أَثَر (قَدِيم)
دیکشنری عربی به فارسی
قديمي , باستاني , اثر باستاني , اثر قديمي , اثر تاريخي (باستاني)