کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اثجام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اثجام
لغتنامه دهخدا
اثجام . [ اِ ] (ع مص ) همیشگی گرفتن . || پیوسته باریدن . (زوزنی ). پیوسته شدن باران . (تاج المصادر): اثجم المطر؛ کَثُرَ و دام َ. (منتهی الارب ). || اثجمت السماء؛ زود بارید و دوام گرفت .
-
واژههای همآوا
-
اسجام
لغتنامه دهخدا
اسجام . [ اِ ] (ع مص ) روان کردن اشک . (منتهی الارب ). اشک راندن . || انسجام . (تاج المصادر بیهقی ). باریدن . ریخته شدن .
-
جستوجو در متن
-
مثجم
لغتنامه دهخدا
مثجم . [ م ُ ج ِ ] (ع ص ) باران که همیشه باردو اکثر بارد. (آنندراج ) (از منتهی الارب ). باران بسیار و دائم . || پایدار و دائم و همیشه . (ناظم الاطباء) (از محیطالمحیط). و رجوع به اثجام شود.