کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اتوبیوگرافی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اتوبیوگرافی
/'otobiyo(u)g[e]rāfi/
معنی
زندگینامۀ خودنوشت.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اتوبیوگرافی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: autobiographie] 'otobiyo(u)g[e]rāfi زندگینامۀ خودنوشت.
-
اتوبیوگرافی
فرهنگ فارسی معین
(اُ تُ گِ) [ فر. ] (اِ.) شرح حالی که خود شخص بنویسد، زندگینامة خود - نوشت ، سرگذشت خود، شرح حال خود (فره ) .
-
جستوجو در متن
-
شرححال
واژگان مترادف و متضاد
اتوبیوگرافی، بیوگرافی، حسبحال، سرگذشت