کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اتقاء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اتقاء
معنی
(اِ تِّ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) پرهیز کردن . 2 - (اِمص .) پرهیزکاری ، تقوی .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اتقاء
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِّ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) پرهیز کردن . 2 - (اِمص .) پرهیزکاری ، تقوی .
-
اتقاء
لغتنامه دهخدا
اتقاء. [ اِت ْ ت ِ ] (ع مص ) پرهیزیدن . تقوی . وَرَع . پرهیز. پرهیزکاری . ترسیدن . حذر گرفتن . (تاج المصادر). حذر کردن . (زوزنی ). توقی . خویشتن رانگاه داشتن . || چیزی فراپیش چیزی بردن .- اتقأاﷲ ؛ ترسیدن از خدای تعالی .
-
واژههای همآوا
-
عتقاء
لغتنامه دهخدا
عتقاء. [ ع ُ ت َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ عَتیق . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به عتیق شود.
-
اطغاء
لغتنامه دهخدا
اطغاء. [ اِ ] (ع مص ) اطغاء مال و جز آن ؛ طاغی قراردادن کسی را. (از اقرب الموارد). طاغی کردن مال ، کسی را، یقال : اَطْغاه المال . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). به طغیان برانگیختن . (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). تطغیه . (اقرب الموارد). طاغی کر...
-
جستوجو در متن
-
خویشتنداری
واژگان مترادف و متضاد
۱. اجتناب، بردباری، خودداری، شکیبایی ۲. اتقاء، پرهیز، پرهیزگاری، ورع
-
پرهیز جستن
لغتنامه دهخدا
پرهیز جستن . [ پ َ ج ُ ت َ ] (مص مرکب ) دوری کردن . اجتناب کردن . حذر نمودن . تحرز. احتراز کردن . توقی . اتقاء. اشاحه : دلاورچو پرهیز جوید ز جفت بماند به آسانی اندر نهفت .فردوسی .
-
توقی
لغتنامه دهخدا
توقی .[ ت َ وَق ْ قی ] (ع مص ) (از «وق ی ») حذر کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (دهار). پرهیز کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). حذر کردن و ترسیدن . (از اقرب الموارد). خود را نگاه داشتن از چیزی . (آنندراج ). نگهبانی . (غیاث اللغات ...
-
پرهیزکاری
لغتنامه دهخدا
پرهیزکاری . [ پ َ ] (حامص مرکب ) پارسائی . بازایستادن از حرام . خویشتن داری از حرام . تقوی . تُقی . اِتّقاء. تقیه . تُقاة. دین . (منتهی الارب ). عفت . عفاف . اعفاف . وَرَع . توَرﱡع . کف ّ نفس . زهد. شرف . (منتهی الارب ) : چو پرهیزکاری کند شهریاربرآسا...
-
پرهیز کردن
لغتنامه دهخدا
پرهیز کردن . [ پ َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) دوری کردن . خودداری کردن . حذر کردن . حِذر. حِذار. محاذره . احتراز. تحرز.اجتناب کردن . مجتنب بودن . مجانبت . تجنیب . تجنب . تحفظ. اِلاحة. امساک . استتار. تطرّس . (منتهی الارب ). نَستﱡر. اکتلاء. احتماء. تحمی . تح...
-
پرهیزیدن
لغتنامه دهخدا
پرهیزیدن . [ پ َ دَ ] (مص ) پرهیز کردن . دور شدن . دوری کردن . دوری جستن . اجتناب . تجنب . مجانبت . تحرّز. احتراز. حَذَر کردن . تحذیر. خودداری کردن . اِتقاء. امساک . اشاحه . مَأن : بجنگ آنگهی شو که دشمن ز جنگ بپرهیزد و سست گردَدْش چنگ . فردوسی .که ا...
-
پرهیز
لغتنامه دهخدا
پرهیز. [ پ َ ] (اِمص ) حَذر. حِذر. احتراز. تحرّز. اجتناب . تجنب . خودداری . خویشتن داری . دوری .نگاه داری خود از... تَحفظ. امساک . اِتقاء. تَوَقّی .کف ّ نفس . تحمّی . احتماء. حِمیة. شحشحه : ز بدها نبایدت پرهیز کردچو پیش آیدت روزگار نبرد. فردوسی .چهل ...
-
مطابقة
لغتنامه دهخدا
مطابقة. [ م ُ ب َ ق َ ] (ع مص ) یکی را بر دیگری پوشیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد): طابق بین قمیصین ؛ پوشید یکی از آن دو پیراهن را بروی دیگری . (ناظم الاطباء). || موافقت کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). با کسی موا...
-
حذر
لغتنامه دهخدا
حذر. [ ح َ ذَ ] (ع مص ) پرهیز. (دهار). پرهیز کردن . (ناظم الأطباء) (دهار) (تاج المصادر بیهقی ). اجتناب . ترس . (دهار). ترسیدن . (دهار) (ترجمان عادل ). بیم . توقی . (زوزنی ) (دهار) (تاج المصادر بیهقی ). حذار. پرهیزیدن . (تاج المصادر بیهقی ). پرهیز کر...