کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اتفاق افتادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اتفاق افتادن
برابر فارسی
روی دادن، رخ دادن
دیکشنری
be, befall, betide, develop, fare, happen, light, occur, transpire
-
جستوجوی دقیق
-
اتفاق افتادن
فرهنگ واژههای سره
روی دادن، رخ دادن
-
اتفاق افتادن
دیکشنری فارسی به عربی
احدث , اعط , ثروة , فرصة , مد
-
واژههای مشابه
-
اتفاق آرا
فرهنگ واژههای سره
یگانگی باورها، یگانگی دیدگاهها
-
اتفاق افتاد
فرهنگ واژههای سره
رخ داد
-
به اتفاق
فرهنگ واژههای سره
همراه
-
هم اتفاق
لغتنامه دهخدا
هم اتفاق . [ هََ اِت ْ ت ِ ] (ص مرکب ) متفق . هم عهد. هم پیمان . (یادداشت مؤلف ) : پرویز هم از پدر بگریخت و به آذربایجان رفت و با مرزبانان آنجا هم اتفاق شد. (ابن بلخی ). با ملوک طوایف هم اتفاق و هم عهد شد. (ابن بلخی ).
-
unanimity
اتفاق آرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] وحدت نظر مبتنی بر رأیگیری بر سر موضوعی خاص
-
اتفاق ساختن
فرهنگ فارسی معین
(اِ تَّ . تَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) نیّت و تصمیم را استوار کردن .
-
اتفاق کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) همداستان شدن ، هم رأی شدن .
-
إتفاق السلام
دیکشنری عربی به فارسی
قرارداد صلح
-
إتفاق القنصلي
دیکشنری عربی به فارسی
قرارداد کنسولي
-
إتفاق فرساي
دیکشنری عربی به فارسی
معاهده ورساي
-
اتفاق نظرها
دیکشنری فارسی به عربی
اِتِّحادُ وُِجهاتِ النَّظَرِ
-
اصابت اتفاق
دیکشنری فارسی به عربی
حظ