کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اتفاقی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اتفاقی
معنی
(اِ تِّ) [ ع - فا. ] (ص نسب .) ناگهانی ، غیرمنتظره ، به ناگهان ، غیرمترقب .
فرهنگ فارسی معین
برابر فارسی
بختامدانه، بختامدی، گذرانه، ناگهانی، خودبخود، گذری، پیش آمدی، خودبخود
دیکشنری
adventitious, accidental, casual, chance, contingent, haphazard, fortuitous, incidental, odd
-
جستوجوی دقیق
-
اتفاقی
فرهنگ واژههای سره
بختامدانه، بختامدی، گذرانه، ناگهانی، خودبخود، گذری، پیش آمدی، خودبخود
-
اتفاقی
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِّ) [ ع - فا. ] (ص نسب .) ناگهانی ، غیرمنتظره ، به ناگهان ، غیرمترقب .
-
اتفاقی
لغتنامه دهخدا
اتفاقی . [ اِت ْ ت ِ ] (ص نسبی ) ناگهانی . غیرمترقب . غیرمنتظر. || مبنی بر اتفاق و وحدت : کسی کش خرد رهنمون است هرگزبگیتی ره و رسم صحبت نورزدکه صحبت نفاقی است یا اتفاقی دل مرد دانا از این هر دو لرزداگر خودنفاقیست جان را بکاهدوگر اتفاقی به هجران نیرزد...
-
اتفاقی
دیکشنری فارسی به عربی
حادث عرضي , صدفة , عادي , عرضي , فرصة , لوني , مشکوک
-
واژههای مشابه
-
casual find
یافتۀ اتفاقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] کشف تصادفی و غیرعملی یک یافتۀ باستانشناختی به دست افراد غیرحرفهای مانند چوپانان و گردشگران و کشاورزان
-
aleatory music, chance music
موسیقیِ اتفاقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] از جریانهای موسیقی قرن بیستم که در آن آهنگساز آگاهانه از عامل اتفاق یا عدم قطعیت در فرایند ساخت یا اجرا استفاده میکند
-
incidental memory
حافظۀ اتفاقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] حافظهای که بدون کوشش آگاهانه یا قصد به یاد آوردن کسب میشود
-
incidental recharge
تغذیۀ اتفاقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ورود آب اتلافی از شبکۀ توزیع آب به درون سفرۀ آب زیرزمینی
-
accidental reinforcement, incidental reinforcement
تقویت اتفاقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] تقویت پاسخ از طریق محرکی ناخواسته و برنامهریزینشده
-
accidental overdose
بیشمصرفی اتفاقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد، روانشناسی، علوم دارویی] مصرف بیشازحد دارو یا مواد اعتیادآور قانونی یا غیرقانونی، یا ترکیبی از الکل و مواد اعتیادآور، بدون قصد خودکشی یا دیگرکشی
-
کار روز مزد و اتفاقی
دیکشنری فارسی به عربی
فحم
-
جستوجو در متن
-
autarchically
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور اتفاقی
-
eudemonistically
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور اتفاقی