کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اتغار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اتغار
لغتنامه دهخدا
اتغار. [ اِت ْ ت ِ ] (ع مص ) دندان شیر ریختن کودک . || دندان برآمدن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). دندان برآوردن . اِدِّغار. اِثّغار.
-
واژههای همآوا
-
اتقار
لغتنامه دهخدا
اتقار. [ اِت ْ ت ِ] (ع مص ) آهستگی کردن . || بردبار گشتن .
-
جستوجو در متن
-
ادغار
لغتنامه دهخدا
ادغار. [ اِدْ دِ ] (ع مص ) اِتِّغار. اِثغار. دندان شیر ریختن کودک . || دندان برآوردن .
-
اثغار
لغتنامه دهخدا
اثغار. [ اِث ْ ث ِ ] (ع مص ) ادِّغار. اِتّغار: اثغار غلام ؛ دندان شیر ریختن کودک . || دندان برآوردن . (لغت از اضداد است ).