کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اتصال لب به لب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
اِتّصالٌ
دیکشنری عربی به فارسی
ارتباط , تماس , رابطه , پيوند , اتصال
-
reef knot
گره اتصال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] گرهی مرکب از دو گره زیر و رو برای متصل کردن دو طناب همقطر
-
body flange
لبۀ اتصال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] محل اتصال دو صفحه از بدنۀ خودرو که باعث ایجاد برآمدگی کوچکی در سطح بدنه میشود
-
tie bar
میلۀ اتصال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] میلۀ فولادی خمیدهای که در محل اتصال تاوه برای جلوگیری از جدا شدن آنها از یکدیگر کار میگذارند
-
gusset plate
ورق اتصال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] ورقی برای اتصال دو یا چند عضو خرپا
-
binding site
موضع اتصال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ناحیه یا اتم خاصی در یک واحد مولکولی که توانایی ایجاد برهمکنشهای پایدارکننده با واحدهای مولکولی دیگر را دارد
-
contact 1
اتصال 4
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← اتصال الکتریکی
-
electric contact
اتصال الکتریکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] تماس فیزیکی بین دو رسانا برای برقراری جریان الکتریکی در مدار متـ . اتصال2 contact
-
connectivity
اتصالدهندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] قابلیت ایجاد و حفظ اتصال بین دو یا چند نقطه در سامانۀ مخابراتی
-
connector 1
اتصالدهنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] افزارهای که نقش میانای فیزیکی را برای بافهها/ کابلهایی مثل بافه/ کابل نوری و هممحور ایفا میکند
-
short circuit
اتصال کوتاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] وضعیتی که در آن بین دو نقطه از مدار که پتانسیلهای الکتریکی متفاوت دارند، معمولاً بهصورت ناخواسته، مقاومت نسبتاً کمی برقرار میشود و درنتیجه جریان گذرنده از مدار بهشدت افزایش مییابد
-
skewed joint
اتصال مایل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] نوعی اتصال، در هر یک از پنج نوع اصلی اتصال، که در آن دو قطعه با یکدیگر زاویۀ غیرقائمه دارند
-
joint root
ریشۀ اتصال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] بخشی از اتصال که باید در جایی که قطعات کمترین فاصله را با یکدیگر دارند، جوش داده شود
-
tie line
خط اتصال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] خطی افقی که در نمودار فاز مایع ـ بخار عمود بر یک همترکیب (isopleth) است
-
اتصال داخلي
دیکشنری عربی به فارسی
دستگاه مخابره داخل ساختمان