کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اتسار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اتسار
لغتنامه دهخدا
اتسار. [ اِت ْ ت ِ ] (ع مص ) شتر کشتن و اعضاء آن بخش کردن . || بهره کردن گوشت جزور را. || میانه حال گشتن .
-
واژههای همآوا
-
اطثار
لغتنامه دهخدا
اطثار. [ اِ ] (ع مص ) بسیار شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). اطثار قوم چیزی را؛ فزون کردن آن را. (از اقرب الموارد).