کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اتابیک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اتابیک
لغتنامه دهخدا
اتابیک . [ اَ ب َ / ب ِ ] (ترکی ، ص مرکب ، اِ مرکب ) بمعنی اتابک : ملک رفته و اتابیک خفته . (عقدالعلی ).
-
واژههای مشابه
-
آتابیک
لغتنامه دهخدا
آتابیک . [ ب َ / ب ِ ] (ترکی ، ص مرکب ، اِ مرکب ) اَتابیک . رجوع به اتابک شود.
-
واژههای همآوا
-
آتابیک
لغتنامه دهخدا
آتابیک . [ ب َ / ب ِ ] (ترکی ، ص مرکب ، اِ مرکب ) اَتابیک . رجوع به اتابک شود.
-
جستوجو در متن
-
کاکا
واژگان مترادف و متضاد
۱. اخوی، برادر، داداش ۲. تنقلات، خشکبار ۳. اتابیک، لله، مربی ۴. خانهزاد، غلام
-
اتابک
واژگان مترادف و متضاد
۱. آموزگار، اتالیق، لله، مودب، مربی، معلم ۲. اتابیک، پدربزرگ، ۳. وزیراعظم
-
کاکا
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - مربی خان زادگان ، للة بزرگ - زادگان ، اتابیک . 2 - غلامی قدیمی که در خانه پیر شده باشد.
-
قراجه
لغتنامه دهخدا
قراجه . [ ق َ ج ِ ] (اِخ ) (اتابیک ...) یکی از اتابکان فارس است که پس از اتابک جاوئی به حکومت فارس رسید و در خدمت سلطان عبدالرحمان بزرگ شد و پس از مدتی در فارس کشته شد و سلطان محمود ملک فارس به برادرزاده ، محمدبن محمود داد. (تاریخ گزیده چ لندن ج 2 ص ...
-
ترم
لغتنامه دهخدا
ترم . [ ت َ رِ ] (اِ) ظاهراً لقبی عام است چون قاآن و ایلخان و اتابیک ، نوعی از شاهان و امرای ترک را. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : خطاب به عنوانی است برای تگینان و فرزندان افراسیاب از خاتونان و جز ایشان و بر غیر پادشاهان خاقانیه اطلاق نکنند. (دیوان لغا...
-
سعدالدین وراوینی
لغتنامه دهخدا
سعدالدین وراوینی . [ س َ دُدْ دی ن ِ وَ ] (اِخ ) مترجم مرزبان نامه که کتاب مرزبان نامه را بزبان دری و بسبک و شیوه ٔ زمان خود برگردانیده است و این کار در بین سنوات 608 - 622 هَ . ق . در آذربایجان صورت گرفته است . سعدالدین از ملازمان خواجه ابوالقاسم رب...
-
ظاهر
لغتنامه دهخدا
ظاهر. [ هَِ ] (اِخ ) غازی غیاث الدین بن سلطان صلاح الدین یوسف بن ایوب ، ملقب به الملک الظاهر و مکنی به ابوالفتح و ابومنصور. از ملوک دولت ایوبیان حلب . مولد او به نیمه ٔ رمضان سال 568 هَ . ق . یعنی یک سال پس از استیلای صلاح الدین بر مصر، در قاهره بود....
-
ظهیر
لغتنامه دهخدا
ظهیر. [ ظَ ] (اِخ ) ظهیرالدین طاهربن محمد الفاریابی ، مکنی به ابوالفضل ، ملک الکلام و صدرالحکماء. دولتشاه سمرقندی در تذکره گوید: شاعری است به غایت اهل و فاضل ودر شاعری مرتبه ٔ عالی دارد چنانکه بعضی از اکابر و افاضل متفقند که سخن او نازکتر و باطراوت ت...
-
ملک
لغتنامه دهخدا
ملک . [ م َ ل ِ / م َ ] (ع اِ) پادشاه . ج ، ملوک . املاک . (منتهی الارب ). پادشاه .(آنندراج ). پادشاه ... و بعضی نوشته که به زمانه ٔ قدیم امیر را نیز می گفتند. (غیاث ). دارای مملکت و پادشاهی و پادشاه . (ناظم الاطباء). آنکه از طریق استعلا، سلطنت بر ام...