کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اتابکی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اتابکی
لغتنامه دهخدا
اتابکی . [ اَ ب َ ] (حامص مرکب ) مقام و رتبه ٔ اتابک .
-
اتابکی
لغتنامه دهخدا
اتابکی . [ اَ ب َ] (اِخ ) تیره ای از عشیره ٔ بسجاق چهارلنگ بختیاری .
-
اتابکی
لهجه و گویش تهرانی
کلاه پوستی بلند با سر فرورفته
-
واژههای مشابه
-
عمادالدین اتابکی
لغتنامه دهخدا
عمادالدین اتابکی . [ ع ِ دُدْ دی ن ِ اَ ب َ ] (اِخ ) پهلوان بن هزاراسب ، ملقب به عمادالدین . سومین از اتابکان لر بزرگ است . وی پس از پدرش «هزاراسب » در سال 626 هَ . ق . حکومت لرستان را به دست گرفت و تا سال 646 هَ .ق . که درگذشت این مقام را داشت و پس ...
-
عمادالدین اتابکی
لغتنامه دهخدا
عمادالدین اتابکی . [ ع ِ دُدْ دی ن ِ اَ ب َ ] (اِخ ) زنگی بن آقاسنقر حاجب ، ملقب به عمادالدین . سرسلسله ٔ اتابکان موصل و الجزیره و شام . رجوع به عمادالدین زنگی (زنگی بن آق سنقر...) شود.
-
عمادالدین اتابکی
لغتنامه دهخدا
عمادالدین اتابکی . [ ع ِ دُدْ دی ن ِ اَ ب َ ] (اِخ ) شاهنشاه بن محمدبن زنگی بن مودودبن زنگی بن آق سنقر، ملقب به عمادالدین . سومین تن از اتابکان سنجار. رجوع به عمادالدین زنگی (شاهنشاه بن محمدبن ...) شود.
-
عمادالدین اتابکی
لغتنامه دهخدا
عمادالدین اتابکی . [ ع ِ دُدْ دی ن ِ اَ ب َ ] (اِخ ) زنگی بن مودودبن زنگی بن آق سنقر، ملقب به عمادالدین و مکنی به ابوالفتح . از اتابکان سنجار. رجوع به عمادالدین زنگی (زنگی بن مودود...) و ابوالفتح (زنگی ...) شود.
-
قشقر اتابکی
لغتنامه دهخدا
قشقر اتابکی . [ ] (اِخ ) سیف الدین . از طرف سلطان جلال الدین منکبرنی والی گنجه بوده است . رجوع به شدالازار ص 550 شود.
-
کلاه اتابکی
لهجه و گویش تهرانی
کلاه پوستی دراز رجال قاجار
-
جستوجو در متن
-
کلاه
لهجه و گویش تهرانی
نمدی، حسن بگی، بختیاری، تخم مرغی، فینه، پهلوی، پوستی، تاجرانه، اتابکی، پاخ پاخی
-
علاءالدین
لغتنامه دهخدا
علاءالدین . [ ع َ ئُدْ دی ] (اِخ ) اتابک یزد (شاه ...). هفتمین از اتابکان یزد که تا 662 هَ .ق . عهده دار اتابکی یزد بوده است . وی بعد از پدرش قطب الدین محمودشاه به اتابکی رسیده بود. (تاریخ مفصل ایران ، مغول ص 402).
-
عمادالدین
لغتنامه دهخدا
عمادالدین . [ ع ِ دُدْ دی ] (اِخ ) پهلوان بن هزاراسب ، ملقب به عمادالدین . سومین تن از اتابکان لر بزرگ . رجوع به عمادالدین اتابکی (پهلوان بن ...) شود.
-
ازبک
لغتنامه دهخدا
ازبک . [ اُ ب َ ] (اِخ ) (اتابکی ...) بانی محله ٔ ازبکیه در قاهره . (کتاب التاج چ احمد زکی پاشا ص 78 ح و ص 244).