کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اتاء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اتاء
لغتنامه دهخدا
اتاء. [ اَ ] (ع اِ) چوب یا برگ که در جوی افتد. ج ،اُِتی ّ، اِتاء. (منتهی الارب ). || غله ٔ زمین . || میوه ٔ درخت خرما. (از منتهی الارب ).
-
اتاء
لغتنامه دهخدا
اتاء. [ اَ / اِ ] (ع اِ) حاصل و درآمد هر چیز از حبوب و از بار خرمابن و نتاج حیوان وشیر آنها: کَم اِتاء ارضک ؛ چند است حاصل زمین تو؟- ارض ذات اتاء ؛ زمین برومند. (مهذب الاسماء).
-
اتاء
لغتنامه دهخدا
اتاء. [ اِ ] (ع اِ) ج ِ اَتاء و اَتی ّ.
-
اتاء
لغتنامه دهخدا
اتاء. [ اِ ] (ع مص ) بار دادن خرما و کشت . (تاج المصادر بیهقی ). برآمدن بار نخل و درخت یا ظاهر شدن صلاح آن یا بسیار گردیدن بارِ آن . (منتهی الارب ). || برآمدن نمای یعنی افزون شدن بچه یا شیر ماشیه .
-
واژههای مشابه
-
اتآء
لغتنامه دهخدا
اتآء. [ اِت ْ ت ِ ] (ع مص ) وعده پذیرفتن .
-
واژههای همآوا
-
عطاء
لغتنامه دهخدا
عطاء. [ ع َ ] (اِخ ) ابن ابی رباح ، مکنی به ابومحمد. فقیه قرن اول هجری . رجوع به عطاء (ابن سلم بن ...) و ابن ابی رباح شود.
-
عطاء
لغتنامه دهخدا
عطاء. [ ع َ ] (اِخ ) ابن ابی مروان اسلمی ، تابعی است . رجوع به ابومصعب (عطاء...) شود.
-
عطاء
لغتنامه دهخدا
عطاء. [ ع َ ] (اِخ ) ابن ابی مسلم بلخی ، مکنی به ابوعثمان یا ابوایوب . از محدثان برگزیده ٔ بلخ بود و به سال 135 هَ . ق . درگذشت . (از صفة الصفوة ج 4 ص 125).
-
عطاء
لغتنامه دهخدا
عطاء. [ ع َ ] (اِخ ) ابن ابی میمونة. تابعی است . رجوع به ابومعاذ (عطاء...) شود.
-
عطاء
لغتنامه دهخدا
عطاء. [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمد مدینی . شاعری قلیل الشعر است . (از الفهرست ابن الندیم ).
-
عطاء
لغتنامه دهخدا
عطاء. [ ع َ ] (اِخ ) ابن اسلم بن صفوان ، مشهور به ابن ابی رباح . وی از فقیهان بزرگ قرن اول هجری بشمار میرفت و از سیاه پوستان بود. به سال 27 هَ . ق . در جند (در یمن ) متولد شد و در مکه پرورش یافت و مفتی و محدث مردم این شهر گشت و به سال 114 هَ . ق . در...
-
عطاء
لغتنامه دهخدا
عطاء. [ ع َ ] (اِخ ) ابن سائب علوی کوفی . تابعی است . (منتهی الارب ). و رجوع به ابوزید (عطاء...) شود.
-
عطاء
لغتنامه دهخدا
عطاء. [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ. شیخ امام مالک بن انس بوده است . (از منتهی الارب ).