کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اب اسیا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
کیسۀ آب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] ← درونشامۀ رویان
-
water resources/ water resource
منابع آب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] مجموعۀ آبهای مناسب برای مصرف انسان
-
نمک آب
لغتنامه دهخدا
نمک آب . [ ن َ م َ ] (اِ مرکب ) آب نمک . نمکاب . آب ممزوج به نمک بسیار. آب که در آن نمک حل کرده باشند حفظ پنیر و امثال آن و نیز نگاه داری ماهی و گوشت و بعضی بقول و حبوب را. (از یادداشت مؤلف ) : و هفت شبانروز در نمک آب نهند [ ترنج را که خواهند پرورده...
-
نشت آب
لغتنامه دهخدا
نشت آب . [ ن َ ] (اِ مرکب ) زه ِ آب . آب که از جائی نشت کرده و زهیده باشد. (یادداشت مؤلف ).
-
نشره آب
لغتنامه دهخدا
نشره آب . [ ن ُ رَ / رِ ](اِ مرکب ) نشره . ماءالنشرة؛ آب دعاست ، بدین گونه که دعا را به زعفران نویسند و با آب باران نیسانی بشویند و برای شفا آشامند. (یادداشت مؤلف ) : هان رفیقا نشره آبی یا زکال آبی بسازکز دل و چهره زکال و زعفران آورده ام .خاقانی .
-
نی آب
لغتنامه دهخدا
نی آب . [ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) نی کوتاه و باریکی که در داخل قلیان در میان آب قرار دارد. نَیاب .
-
نیل آب
لغتنامه دهخدا
نیل آب . (اِ مرکب ) آب نیل . رجوع به نیلاب شود : چو گلنارگون کسوت آفتاب کبودی گرفت از خم نیل آب .نظامی .
-
آب بقا
فرهنگ واژههای سره
آب نامیر
-
آب تبلور
فرهنگ واژههای سره
گناب
-
آب حسرت
فرهنگ واژههای سره
آب رسانه
-
آب حوضی
فرهنگ واژههای سره
آبکش
-
آب حیات
فرهنگ واژههای سره
جان فزا، زیست آب، آب زندگ
-
آب خسق
فرهنگ واژههای سره
زرتک
-
آب صفا
فرهنگ واژههای سره
آب یک رنگ
-
آب صفتی
فرهنگ واژههای سره
آبخویی، آب سرشت