کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابی رنج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
blue straggler
جاماندۀ آبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] گروهی از ستارههای رشتۀ اصلی در خوشههای کروی که بیش از ستارههای معمولی در مرحلۀ رشتۀ اصلی میمانند
-
aqueous cleaning
تمیزکاری آبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] تمیزکاری سطح فلز و آمادهسازی آن برای عملیات بعدی با استفاده از محلولهای آبی حاوی ترکیبات عامل سطحفعال و نمکهای قلیایی و عامل منزویساز
-
water ballast
ترازۀ آبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] آن مقدار از آب دریا که برای حفظ تعادل کشتی در مخازن کفْدوجدارۀ (jouble bottom) سینه و پاشنه یا مخازن جانبی نگهداری میشود
-
water year
سال آبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] چرخۀ سالیانهای که با روند طبیعی فصلهای آبشناختی همراه است بهنحویکه در نیمکرۀ شمالی از اول مهر تا 31 شهریور سال بعد و در نیمکرۀ جنوبی از اول تیر تا 31 خرداد سال بعد را شامل میشود متـ . سال آبشناختی hydrological year
-
Callitriche
ستارۀ آبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] تنها سرده از ستارهآبیان با حدود هفده گونه که امروز بومی اروپا و امریکای شمالی است و تعداد کمی از گونههای آن بهعنوان گیاهان آبزیدانی پرورش داده میشود
-
aqueous dispersion
پراکنۀ آبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] پراکنهای که فاز پیوستۀ آن آب همراه یا بدون مواد حلشده در آن است
-
bluescreen, bluescreen process
پردهآبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] فرایندی برای ترکیب تصویر پیشزمینه و پسزمینه که در آن بازیگران در مقابل یک پردۀ آبی یا سبز بازی میکنند و بخش پسزمینه، در پستولید، با فرایند برش فام با تصویری رایانهای جایگزین میشود
-
lowland rice
برنج آبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] برنجی که آبیاری میشود
-
Bluetooth
دندانآبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] استانداردی آزاد برای انتقال یا ارسال کوتاهبُردِ آوا و دادههای رقمی که همراه با دستگاهها و نرمافزارهای کاربردی بهکار میرود متـ . بلوتوث
-
hydraulic conductivity
رسانندگی آبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] توانایی یک سازند حامل آب در انتقال آب متـ . رسانندگی هیدرولیکی
-
hydathode
روزنۀ آبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] منفذی در روپوست برگ برخی از گیاهان که آب بهصورت مایع از آن خارج میشود
-
Lemna
عدسک آبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] سردهای از عدسکآبیانِ آبزی با رشد سریع که اغلب گونههای آن ریسهمانند و در سطح آب شناورند
-
آدم آبی
لغتنامه دهخدا
آدم آبی . [ دَ م ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مردم آبی ، و آن وجود اساطیری و بی اصل است و دریا را مردمی نیست .
-
جزائر آبی
لغتنامه دهخدا
جزائر آبی . [ ج َ ءِ رِ ](اِخ ) جزائر سیانه . جزائریست که در نزدیکی بسفر ترکیه (بوغاز اسلامبول کنونی )واقع شده اند. (از تاریخ ایران باستان ج 2 ص 937).
-
جامه ٔ آبی
لغتنامه دهخدا
جامه ٔ آبی . [ م َ /م ِ ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) هر رنگی که بشوخ نباشد و آن را بهند صوفیانه گویند، از اهل زبان بتحقیق پیوسته . (آنندراج ). جامه ٔ کبودرنگ . (ناظم الاطباء).