کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابی خویشتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
گرگ آبی
لغتنامه دهخدا
گرگ آبی . [ گ ُ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان بیلوار بخش کامیاران شهرستان سنندج ، واقع در 5000گزی شمال خاوری کامیاران و 30000گزی مامی . دارای 40 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
aqueous solution
محلول آبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] هر محلولی که حلاّل آن آب است
-
ماساژ آبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] ← آبورزمان
-
Hydrus, Hyi, Little Water Snake
مار آبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] صورت فلکی کماهمیتی نزدیک قطب جنوب آسمان که به شکل مار آبی تصور میشود
-
water demand, water requirement
نیاز آبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مقدار آب مورد نیاز برای مصارف مختلف
-
blue giant
غول آبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] ستارهای پُرجِرم با دمایی در حدود سیهزار کلوین و درخشندگی (luminosity) بیش از دههزار برابر خورشید که مرحلۀ هیدروژنسوزی را به پایان رسانده و در نمودار اِچآر از رشتۀ اصلی جدا شده است
-
Nymphaea
نیلوفر آبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] سردهای از نیلوفرآبیان با حدود 50 گونه که در سرتاسر کرۀ زمین پراکنده هستند و برگهای آنها یک چاک شعاعی از پیرامون به سمت دمبرگ دارد
-
dehydration
کمآبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] وضعیتی ناشی از کاهش میزان آب بدن
-
hydraulic press
منگنۀ آبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] دستگاهی که در آن نیرو ازطریق فشار مایع افزایش یابد و به نقطۀ دیگری وارد شود
-
فاضل آبی
لغتنامه دهخدا
فاضل آبی . [ ض ِ ل ِ ] (اِخ ) حسن بن ابی طالب یوسفی ، معروف به فاضل آبی و نیز مشهور به ابن الزینب یا ابن الربیب . از شاگردان محقق اول و صاحب کتاب کشف الرموز بوده و با استاد خود مباحثاتی داشته . و از رجال اواخر قرن هفتم هجری بوده است . (از ریحانة الاد...
-
blueing/ bluing
آبیکاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] قرار دادن سطح زنگارزداییشدۀ آلیاژ آهنی در معرض هوا یا بخار آب، یا مواد دیگر در دمای مناسب و درنتیجه تشکیل لایۀ آبیرنگ اکسیدی نازک در سطح آن که شکل ظاهری آن را بهبود میدهد و بر مقاومت آن در برابر خوردگی میافزاید
-
tritanope
آبیکور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] فرد مبتلا به آبیکوری
-
tritanopia
آبیکوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] اختلال نادری در تشخیص رنگ که در آن شخص مبتلا، به نور آبی حساس نیست و آبی و سبز را با هم اشتباه میکند
-
byssal thread, byssus thread
ابریشم آبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، جانورشناسی] تار یا تارهایی محکم از پروتئین مایع که برخی از نرمتنان برای چسباندن خود به بستر تولید میکنند
-
blue straggler
جاماندۀ آبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] گروهی از ستارههای رشتۀ اصلی در خوشههای کروی که بیش از ستارههای معمولی در مرحلۀ رشتۀ اصلی میمانند