کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابیلی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ابیلی
لغتنامه دهخدا
ابیلی . [ اَ لی ی ] (ع ص ، اِ) اَبیل . سر زاهدان نصاری : و ما ابیلی ّ علی هیکل بناه و صلَّب فیه و صارا.(از جوالیقی ).
-
ابیلی
لغتنامه دهخدا
ابیلی . [ اُ ] (ع اِ) نامی از نامهای زنان عرب .
-
جستوجو در متن
-
ابیل
لغتنامه دهخدا
ابیل . [ اَ ] (ع ص ،اِ) به زبان سُریانی ، مهتر ترسایان . پارسای ترسایان . صاحب ناقوس ترسایان . (منتهی الارب ). سر زاهدان نصاری . (مهذب الأسماء). راهب نصاری . (دستوراللغه ). رئیس نصاری . کشیش سر زاهدان . ابیلی . (السامی فی الاسامی ).- ابیل الابیلین ...